نقد آلبوم های رپ فارسی

تحلیل و نقد و بررسی موسیقی های معناگرا


200 فکت جدید رپ فارسی (آپدیت شده)

* اولین آهنگ یاس یه آهنگ با الفاظ رکیک بوده که هیچوقت منتشرش نمیکنه

* تینا آخوندتبار بعد از اذیت کردن تتلو توی رابطه وقتی که بوکسور شد تصمیم گرفت برای جبران اشتباهاتش آهنگ تتلو رو موقع ورودش به رینگ پخش کنن، همچنین اقدام مشابهی رو امیر علی اکبری با پخش آهنگ سوگند داخل رینگ انجام داد

* یاس تنها رپر فارسیه که با شبکه سی ان ان آمریکا مصاحبه کرد

* سورنا تو یه آهنگ به اسم دیس آل همه رپرها رو دیس کرد و عجیبه که سورنا زمانی از فلو و سبک حسام استپس الهام گرفته بوده

* بیشترین تعداد ایهام در آهنگ چی شنیدی از فدایی و هیچکس بوده که به اشتباه بعضیا آهنگ چیز شاهین نجفی رو اسم میبردن در صورتی که تو اون آهنگ کلمه چیز استفاده شده و نمیشه بهش گفت ایهام

* بیشترین سمپل و ابراز علاقه به گوگوش توسط تمام اعضای لیبل ملتفت بوده

* بیشترین تعداد آرایه تضاد در آهنگ سر به زیر کاردو انجام شده با ۳۶ کلمه متضاد هم

* فتوایی که گفته میشه برای آهنگ نقی از شاهین نجفی منتشر شده در اصل برای پیجی با موضوع کاریکاتور داده شده که اون پیج کاریکاتور امام نقی رو می‌کشیده و دو هفته بعد از صدور فتوا شاهین نجفی آهنگ نقی رو منتش میکنه و با کمک رسانه های ماهواره ای کاری میکنه کسایی که فتوا داده بودن بهش توجه کنن و عمدی برای خودش فتوا درست کرد

* رکورد بیشترین مورد اظهار نظر قرار گرفتن برای تتلو است و رکورد بیشترین درباره افراد اظهار نظر کردن مطعلق به تتلو و شاهین نجفی تقریبا در یک تعداد است

* رکورد بیشترین دیس شدن برای زدبازی است

* رکورد خوندن بیشترین تعداد دیس ترک متعلق به حسام استپس است

* کاردو تنها رپر ایرانیه که بخاطر دیس کرن اینستاگرام در آهنگ تانک های صورتی توسط این شبکه چندسال به کل اسمش به شکل نوشتاری kaardo با دوتا a بن شد و در اینستاگرام این واژه به کل پیدا نمیشد

* بی تربیتی ترین موزیک ویدیو رپ برای آهنگ چالیم حصین بود که تتلو با موزیک ویدیو جهنم رکورد رو از آن خودش کرد

* رابطه ی کاردو و نوه ی گوگوش عجیب ترین رابطه رپ فارسی تا امروز بوده 

* کلمه زاخار از زبان عبری (اسرائیلی) به معنی پسر اولین بار توسط سامان ویلسون وارد رپ فارسی شد اما کلمه داف که برای دخترها استفاده میشه هرگز مشخص نشد از کجا و توسط چه کسی وارد زبان فارسی شد و کلمه داف خیلی بیشتر از کلمه زاخار وارد زبان کوچه و خیابان عامیانه مردم ایران شد

* اوین دیس ترک رپ فارسی توسط داریا و فینچر خونده شده بود که دیس به زدبازی بود و با دیس بک سامان ویلسون مواجه شد و بعدها پیشرو به این بیف ادامه داد و خیلی ها به اشتباه فکر میکنن که طولانی ترین بیف رپ بین حصین و هیچکس بوده

* اسنوپ داگ با سه خواننده هیپ هاپ ایرانی همکاری داشته. اولین بار یک گروه فرانسوی غیرمعروف که با پول با اسنوپ فیت داده بودن، مهدیار یک ریمیکس از آهنگشون میزنه و براشون می‌فرسته تا افتخار همکاری با اسنوپ رو داشته باشه اما همکاری کاملا غیررسمی بوده و بعدها دختر ایرانی به نام آمیتیس از کمپانی آونگ با اسنوپ یه موزیک ویدیو میده که از نظر فنی بسیار مورد نقد قرار گرفت و سومین هنرمند هیپ هاپ ایرانی آرش بود که با اسنوپ آهنگ او مای گاد رو خوند که اینهم فیت پولی بود و کلا اسنوپ داگ با همه دنیا بخاطر پول فیت میده

* زن شاهین نجفی به اسم لیلی بازیگران نوه ی مهدی بازرگان وزیر اول ایران است ‌‌که فرار کرد به امریکا و این مسئله بیشتر از همیشه نشون میده شاهین علاقه زیادی به موضوعات سیاسی داره

* رسانه رپ تاپ تن با پخش ویدیوهای توهین آمیز علیه رپرها از جمله رضا پیشرو از اعتبار افتاد این رسانه پیش تر آهنگ های کاردو رو بدون اجازه برای فروش گذاشته بود

* رضا پیشرو آهنگ (داد بزن پیشرو) رو برای بهار آتیش خونده و تمام پیش‌بینی های داخل آهنگش درباره بهار با گذر زمان اتفاق افتاده!

* آهنگ نامه ای به رئیس جمهور از بهرام که آن زمان جوان ۱۹ ساله ساکن تهران بود تا به امروز سیاسی ترین آهنگ تاریخ موسیقی به زبان فارسی به شمار میرود

* سپهر خلسه دوست دخترش نیلوفر رو توی فیسبوک پیدا میکنه و روش نمیشه بهش پیام بده و تصادفی نیلوفر رو توی کانادا میبینه درحالی که نیلوفر به فارسی داشته به یه افسر راهنمایی رانندگی در کانادا فحش مادر می‌داده!!

* مایا قربانی نوه ی گوگوش مدت زیادی دوست دختر کاردو بود و مادر بزرگش ازش میخواد که با یه موزیسین ایرانی نباشه و کاردو متوجه میشه گوگوش باهاش لجه و هردو بعد از این ماجرا رابطه شونو انکار میکنن درحالی که دابسمش های زیادی از مایا موجوده که با آهنگ کاردو میرقصه!

* یاس بیشتر از هر رپری آهنگاش توی فیلم های ایرانی استفاده شده

 

* بعد از ورود شایع به کاغذ رکوردز وقتی که صادق از زندان آزاد میشه از کاغذ خارج میشه و توی پیجش مینویسه (شایع نسازید) اما با سکوت زیرکانه شایع این موضوع بهد از جدایی شایع از کاغذ حل میشه و توی کنسرت شایع صادق هم حضور پیدا میکنه

سه شنبه 14 دی 1400برچسب:فکت های رپ,فکت های رپ فارسی,فکت های رپ فارس,فکت,فکت های رپ,دانستنی,دانستنی های رپ,رپ جدید,رپ چیست,اطلاعات درباره رپ,اطلاعات رپی,فکت های رپی,100 فکت رپ,فکت رپ,فکت جدید رپ,رپ چیست,رپ فارسی,چگونه رپر بشویم,

  توسط عمو مصی  |
 

نقد آلبوم جنگل آسفالت هیچکس = اثری ناماندگار و پر از ایراد

این نقد توسط یک مشت متوهم نوشته شده که تصور میکنند سروش هیچکس بهترین رپر ایرانه خخخخخخ
متوهم های بدبخت
 
نقد و بررسی سروش هیچکس توسط گروه متحدین

 

 

 

مقدمه :
سروش لشکری ملقب به هیچکس با آهنگایی که که بیرون داد تونست خیلی زود به محبوبیت برسه و در بین هوادارش تونست لقب پدر رپ فارس رو بگیره . سروش با آهنگاش نقش به سزایی در جا انداختن رپ فارسی در بین نسل جوان ایرانی داشت و همکاریش با سامان ویلسون زدبازی یکی از اولین همکاری های جنجالی رپ فارسی بود . در اینجا قصد داریم به نقد و بررسی سروش و آلبوم هاش بپردازیم و غیبت اخیرش رو به چالش بکشیم .

 

نظر شنوندگان :
طی صحبتی که با شنوندگان رپ فارسی داشتیم اکثر اونها کارهای سروش رو می پسندیدند و از این که سروش جدیدا بسیار کم کار شده ناراضی هستند و هر چه سریع تر منتظر بازگشت با قدرت به عرصه ی رپ و اتمام دوران غیبتش هستند .

جنجال و هیچکس قلابی :
با به محبوبیت رسیدن سروش لشکری با نام هیچکس فردی سودجو بنام سروش سیدی که صدایی شبیه سروش لشکری داشت ادعا کرد که هیچکس واقعی اون هستش و لشکری نام اونو دزدیده که بعد ها با آهنگای بعدی سروش لشکری و سیدی حقانیت سروش لشکری اثبات و شیادی سروش سیدی برای همه مردم و شنوندگان به رپ آشکار شد.

خدمات هیچکس به رپ فارسی :
عدم استفاده سروش از کلمات رکیک که کمک زیادی به جذب شنونده میکنه و باعث میشه همه سنین جامعه بتونن آهنگای سروش رو بشنون. ( سروش حتی این مساله رو در مورد آهنگای دیسم رعایت کرده و پایه گذار دیس بدون فحاشی هم محسوب میشه)
آلبوم جنگل آسفالت که یه آلبوم ماندگار تو رپ ما هست . این آلبوم نقش زیادی در آشنا کردن مردم با موسیقی رپ فارسی داشت و تقریبا همه کسایی که موسیقی رپ گوش میدن حداقل چندتا تا از آهنگای این آلبوم مثل اختلاف رو شنیدن .
کمک به رپرایی مثل علی قاف و پیشرو که با کمک سروش به شهرت رسیدن و جلوگیری کردن از خداحافظی کردن رضا پیشرو با وجود اینکه رضا قبلا سروش رو در یکی از آهنگای خیلی قدیمیش دیس کرده بود.
موزیک ویدیو جنجالی یه مشت سرباز که مدت ها شبکه های معتبر ماهواره ای رو تسخیر کرده بود.
مصاحبه با شبکه های ماهواره معتبر مثل بی بی سی و حضور در برنامه کمدی معروف شو روزانه که از پر طرفدارترین کمدی های آمریکا هست .
کلیپ اختلاف هیچکس که بر روی سایتهای فارسی رفت و مورد توجه بسیاری از ایرانیان قرار گرفت . آن کلیپ که قسمتی از فیلم « کسی از گربه های ایرانی خبر ندارد » بود که این فیلم نیز در سطح جهانی به نمایش در آمد و در جشنواره های مختلف رتبه اول از نظر بینندگان را به خود اختصاص داد که حضور و اجرای سروش هیچکس در آن نقطه مثبتی در نشان دادن محبوبیت و قدرت رپ فارس به جهانیان بود.
آهنگ زنده باد فلسطین بخش دوم که در مدت یه هفته پخشش در انگلستان جنجالی به پا کرد .
برپا کردن کنسرت در مالزی و برنامه برای اجرای کنسرت های بعدی

بررسی اشعار و تکست :
بزرگترین نقطه قوت سروش بدون شک اشعار و تکست های رک سروش هستند (البته این تکست ها در اوایل زیاد قوی نبودن ولی با گذشت زمان و افزوده شدن سن سروش پخته تر شدن). تکست هایی که با زبان خودمونی و خیابونی راوی داستان های اجتماع و خیابون های ما هستند. همونطور که در بالا اشاره شد سروش از استفاده کردن کلمات رکیک در آهنگاش خودداری میکنه که با عرف جامعه ایرانی سازگاری داره. افتخار به ایرانی بودن و صحبت از اتحاد در میان اقوام ایرانی از دیگر مزایای تکست های هیچکس هستند که محبوبیت فراوانی رو برای سروش به ارمغان اورده . سروش عمدتا جز رپر های قافیه باز ما به حساب نمیاد ولی او در بعضی از آهنگاش مثل زندان نشون داده که توانایی قافیه بازی رو هم داره . در پایین به چند نمونه از بیت های بارز و شاخص سروش اشاره شده :

  تحریک روحت تا تو آشغالدونی میفهمی تو هم آدم نیستی یه آشغال بودی : اختلاف
روح بچه سیاه نیست وقت تولد همون بچم اما بچه تلف شد: قانون
دیگه از سنگ ابر نمی شه آسمون به سرخی لاله نمی شه آب جوب : یه روز خوب میاد
هیچ وقت سنگی برنداشتم که نتونم پرت کنم رو پاهام وایستادم و الانم مرد شدم: جیب بابا

بررسی استایل :
استایل خوندن سروش هم مانند اکثر رپر های ایرانی در اولین اهنگاش زیاد چنگی به دل نمیزد ولی با گذشت زمان و افزوده شدن تجربه سروش تبدیل به یه رپر صاحب استایل شد که این استایل به همراه صدای مردونه و کلفت هیچکس باعث دو چندان شدن محبوبیت سروش شد . از دیگر نکات قابل اشاره در مورد استایل رپ کردن هیچکس این هست که سیاوش قمیشی که از بزرگترین چهره های موسیقی ایران هست استایل خوندن سروش رو تایید و مورد تحسین خودش قرار میده و سروش تونسته تو این مدت استایل خودش رو حفظ کنه که البته آهنگ یه روز خوب میاد رو باید به عنوان یه مستثنا قرار داد که این آهنگ با وجود این که آهنگ بسیار تاثیر گذاری هستش ولی از رپ روان کمی فاصله داره .

نقد و بررسی آلبوم ها سروش لشکری :

آلبوم های میکروفن و پدر خوانده :
میکروفن و پدر خوانده نام دو آلبوم اول سروش هیچکس هستند که با توجه به قدیمی بودن و نوع انتشار که به صورت محدود و دست به دست بود بیشتر شبیه مجموعه ای از آهنگ هستند تا یک آلبوم حرفه ای و رسمی. کیفیت اشعار و تکست و استایل سروش در این دو آلبوم با توجه به زمان پخش آهنگا در سطح نسبتا قابل قبولی قرار دارند ولی کیفیت ضبط و میکس و مسترینگ آهنگا نازل و ضعیف هستش که نبود امکانات و محدودیت های اون موقع رو میشه به عنوان مهم ترین دلیل برای این ضعف ها دونست . از آهنگای شاخص این دو آلبوم میشه به آهنگای میکروفن به ههمراهی سینا تهم ( عضو کنونی پایدار) و آهنگ بکس سروش ( که روی یکی از بیت های اهنگای اسنوپ داگ که توسط دکتر دری ساخته شده اجرا شده) اشاره کرد .

آلبوم جنگل آسفالت :
بدون شک آلبوم جنگل آسفالت یکی از به یاد ماندنی ترین آلبوم های رپ فارسی و استارتی برای دوران طلایی رپ فارسی هستش . این آلبوم که سومین آلبوم سروش ( به نوعی اولین آلبوم حرفه ای و رسمی) هستش از نظر شعر و اجرا آلبومی بسیار کم نقص هستش و آهنگسازی قوی مهدیار آقاجانی به زیبایی این آلبوم کمک بسیار زیادی کرده و میکس و کیفیت ضبط آهنگا با وجود این که با سطح جهانی فاصله داشتن ولی با توجه به امکانات در سطح قابل قبولی هستند و اجرا شدن چند آهنگ با ریویل و به دو زبان انگلیسی و فارسی از نکات جالب جنگل آسفالت هست و از آهنگ اختلاف میشه به عنوان شاخصترین آهنگ این آلبوم نام برد که بعدها در فیلم کسی از گربه های ایرانی خبر ندارد ساخته بهمن قبادی کاگردان شاخص ایرانی استفاده شد و تبدیل به یک موزیک ویدیو شد. از نقاط ضعف این آلبوم میشه به پخش نشدن هیچ گونه موزیک ویدیویی در زمان پخش آلبوم اشاره کرد که این یک کار معمول هستش در مورد آلبومها در دنیای موسیقی که جنگل آسفالت تا قبل از ساخته شدن فیلم کسی از گربه های ایرانی خبر ندارد فاقد اون بود. ( البته سروش قصد ساختن موزیک ویدیو "من وایستادم" بود که این پروژه بنا به دلایلی در اواسط کار ناتموم باقی موند).

سروش در سال های اخیر :
سروش طی دو سال گذشته بسیار کم فعالیت شده و فقط 4 آهنگ بنام های واقعی تر از مستند که آهنگی با معنا ولی با کیفیت نه چندان مناسب و زنده باد فلسطین بخش دوم و یه روز خوب میاد و رمیکس نفرت رو منتشر کرده که پخش این تعداد آهنگ کم از کسی که هوادارش اون رو پدر رپ فارسی خطاب میکنن زیاد جالب نیست و این آهنگا این حس رو در شنونده ایجا میکنه که سروش موسیقی حرفه ای رو کنار گذاشته و با این آهنگا نتونسته شنوندگان رپ فارسی رو رازی کنه که شنوندگان رپ دارای انتظارات بالاتری از سروش هستند که امیدواریم سروش با اجراهاش ، دومین آلبوم رسمیش و کمپانی ابر که در خبرها اسمشون اومده بتونه این غیبت طولانی رو جبران کنه .

بررسی نهایی :
هیچکس با وجود اینکه تو این مدت زیاد فعال نبوده ولی به هر حال یکی از ستون های رپ فارسی محسوب میشه و در حال حاضر جای خالیش برای شنوندگان رپ بسیار حس میشه … در آخر گروه متحدین برای سروش هیچکس این رپر خوب و خوشنام کشورمون که مدتی هست در خارج از ایران به سر میبره آرزوی موفقیت و کامیابی میکنه و امیدواریم که سروش هر چی سریع تر مانند گذشته پر کار بشه و به همراهی مهدیار آقاجانی بتونن دوباره آهنگایی به یاد ماندنی بیرون بدن.

تهیه کنندگان این مطالب هر کدام در بخش های خود :

نقد و بررسی از Arya_ghabal (آریا)
تهیه کاور و گرافیک از MK (محمد)
تنظیم و ویرایش و بازنگری نهایی از M4$0u5 (مسعود)

اسامی تیم به ترتیب الفبای انگلیسی به شرح زیر می باشد :

Aryana ( علی )
arminmom(آرمین)
Arya_gharbal(آریا)
Barsam (علیرضا)
Beatmusic(مجید شفیعی)
M4$0u5(مسعود)
MK (محمد)
Netbaz(جاوید)
Parsa (علیرضا)
tf2000(حمید)

اتحاد تا جهانی شدن رپ فارس
متحدین

پنج شنبه 9 دی 1400برچسب:نقد رپ,تحلیل آلبوم رپ,نقد و بررسی رپ,تحلیل موسیقی هیپ هاپ,نقد و بررسی هیپ هاپ,نقد علی سورنا,نقد هیچکس,نقد یاس,نقد شاهین نجفی,نقد ساسی مانکن,نقد تتلو,نقد پیشرو,تحلیل آلبوم مجاز,تحلیل آلبوم نگار,تحلیل آلبوم جهنم,تحلیل آلبوم ترامادول,تحلیل آلبوم ریل,نقد آهنگ های رپ,تحلیل آهنگ های رپ,تفسیر آهنگ های رپ,نقد امینم,تحلیل توپاک,بررسی یاس,نقد و بررسی,تحلیل,میز نقد,نقد,تحلیلگر,تفصیر رپ,تفسیر اهنگ رپ,,

  توسط عمو مصی  |
 

نقد و بررسی فیلم قهرمان اصغر فرهادی

تمدن ۲۵۰۰ ساله در بک گراند، قهرمانی ساده و دوست داشتنی در محوریت و فضای مجازی به‌عنوان کوبنده‌ترین دست مایه اصغر فرهادی برای پیشبرد عنصر همیشگی‌اش یعنی قضاوت، ترکیب کامل‌ترین فیلم فرهادی تا به امروز را شکل داده‌اند.

برای ورود به جهان فیلم، هیچ مدخلی را بهتر از یکی از پلان‌های ابتدایی نمی‌یابم. پلانی که از معدود آغاز‌های با ریتم آرام، در سینمای فرهادی است. بیایید تا جوهره فیلم را از همین پلان بیرون بکشیم. رحیم (با بازی امیر جدیدی) به دل نقش رستم می‌رود. دوربین روی کرین، کنجکاوانه، رفتن او به دل این بنا را دنبال می‌کند. رحیم از راه پله‌هایِ در انحصارِ داربست، بالا می‌رود. دوربین با زاویه Low Angel که برای ابهت دادن به یک کاراکتر مرسوم است، بالا رفتن او از پله‌ها را ثبت می‌کند. رحیم هرچه بالاتر می‌رود، میله‌های حصار داربست او را بیشتر در خود محصور می‌کنند. خوب که از نگاه ما مخاطبان پنهان شد، عنوان «قهرمان» بر تصویر حک می‌شود.

آری، این داستان قهرمانی‌ است که هرچه بالاتر می‌رود، گرفتار‌تر می‌شود. بعد هم به محض رسیدن به نقطه اوج، بلافاصله پایین می‌آید. این قصه‌ی فراز و فرود قهرمانی به نام رحیم است که در همان ابتدا به قبر خشایارشا که در درون نامش معنای قهرمان را دارد و در دل کوه رحمت آرمیده است، پیوند می‌خورد و به‌سادگی همین بالا و پایین رفتن از پلکان این بنای تاریخی، یک شبه به‌دست یک گروه به اوج برده شده و اندکی بعد نیز بر زمین زده می‌شود.

در ادامه جزییات بیشتری از داستان فیلم قهرمان فاش می‌شود

رحیم، کاراکتر محوری فیلم، متعلق به طبقه فرودست جامعه (که بازگشت دوباره اصغر فرهادی از طبقه متوسط به طبقه مورد هدف فیلم‌های ابتدایی‌اش را نشان می‌دهد)، با درونیاتی ساده و صمیمی و با لبخند موتیف وار بر چهره، قهرمانی‌ست که در ابتدای فیلم به ما معرفی می‌شود. نماینده آن طیف از آدم‌هایی که گویی هنوز انسانیت در وجودشان نمرده است. او را از اولین انتخاب مهمش می‌شناسیم که بهترین راه شناخت شخصیت، ازطریق انتخاب‌هایش است. رحیم تصمیم می‌گیرد، طلاهایی که فرخنده پیدا کرده است را پس بدهد و درنهایت نیز این کار را انجام می‌دهد. جالب آنجاست که مسیر فیلمنامه برای شخصیت، در همین‌جا می‌توانست به پایان برسد و فیلم تمام شود.

اما فرهادی دقیقا از همین نقطه، مسیری را طراحی کرده است که موجب شده فیلم قهرمان به صریح‌ترین فیلمش تبدیل شود. این صراحت بدان معنا است که این بار دستگاهی همچون زندان، بدل به حلقه اول تمام روابط علت و معلولی بعدی می‌شود. این دستگاه زندان است که مسیر فیلمنامه را ادامه می‌دهد و رحیم را به بازی خود فرا می‌خواند. مسیری که سطوح کشمکش فیلم را علنا به تقابل یک فرد علیه یک سیستم گسترش می‌دهد.

فرهادی که از ابتدا به واسطه انتخاب زاویه دید اول شخصش، ما را در تمام لحظات با رحیم همراه کرده است، حال در مقابل قضاوت‌های مختلف قرارمان می‌دهد، تا این قضاوت‌ها، آینه‌ای باشند از هر کداممان

رحیم که تا پیش از آن به ترمیم و رنگ کردن دیوارهای خراب زندان گمارده شده تا فضای درون زندان را زیبا جلوه دهد، حال برای تغییر اذهان عمومی در خارج از زندان نیز فرا خوانده می‌شود. دستگاه زندان به وسیله ابزارش یعنی رسانه، می‌تواند دست به تحریف هرچه دلش می‌خواهد بزند. آقای طاهری که از انتخاب نامش پیداست که قرار است همه چیز را به زعم خودش (یا به بیان بهتر به نفع زندان) طهارت ببخشد، گراهای لازم را به رحیم می‌دهد و رحیم نیز به واسطه اطمینان از تصمیم اخلاقی‌اش و همچنین در بند بودنش، توجیه‌پذیر است که در وهله اول، تن به این بازی بدهد و سادگی از پیش معرفی شده او، نگذارد که متوجه نیت پنهان آن‌ها شود (او قرار است در ادامه به این آگاهی دست پیدا کند).

حال همه چیز در مقابل دوربین‌های رسانه، شکل دیگری به خود می‌گیرد. رحیم با یک کت و شلوار، به لباسی که از جنس خودش نیست می‌رود. لباسی که عملا در ادامه او را به چیزی جز تحقیر و خشم نمی‌رساند. لباسی شبیه به لباس رئیس زندان. در مقابل دوربین، به توصیه آقای طاهری مجبور به تحریف بخشی از واقعیت می‌شود و حتی به‌جای گرفتن نزول باید بگوید که وام گرفته است. وامی که رحیم در این سیستم، صلاحیت دریافت آن را ندارد. چرا که دستگاه بانک هم طبعا مشابه با دستگاه زندان عمل می‌کند. وقتی که رحیم در ابتدا به بانک وارد می‌شود و ماجرای یافتن طلا را اعلام می‌کند، صرفا موجبات نگاه متحیر کارمندان را پدید می‌آورد و درنهایت نیز رئیس بانک با یک جمله «خدا خیرت بدهد» این ماجرا را تمام می‌کند. رحیم زندانی مالی است چرا که دستگاه بانک اساسا فردی همچون رحیم را به رسمیت نمی‌ شناسد که به او وام بدهد. بدین ترتیب این دستگاه نیز به‌نوعی در حلقه اول گرفتاری رحیم سهیم می‌شود و او را به سمت نزول سوق می‌دهد. حال تعهدی هم که او اکنون به سکه‌های گمشده دارد و اثبات می‌کند که چنین آدمی قطعا صلاحیت گرفتن وام را داشته است، در خلال قضاوت دستگاه بانک مبنی بر معتبر نبودن آدم‌های بی پشت و پناهی همچون رحیم، در سایه قرار می‌گیرد. غریبگی حضور رحیم در بانک درست شبیه به حضور حجت (در فیلم جدایی نادر از سیمین) در بانک است.

من در بسیاری از لحظات، رحیم را خود فرهادی می‌بینم. او هربار از نگاه خودش فیلم قابل قبولی ساخته و افتخاری کسب کرده است اما قربانی قضاوت‌های مختلف به‌ویژه در فضای مجازی می‌شود و مدام در افکار عمومی بالا و پایین می‌رود

بعد از نمایش مقابل دوربین، مولفه‌ای که همواره دغدغه اصغر فرهادی بوده است، در اینجا به مدد عنصری معاصر یعنی فضای مجازی، به شدیدترین شکل خود پیش می‌رود. از اینجا به بعد، فرهادی که از ابتدا به واسطه انتخاب زاویه دید اول شخصش (جز چند سکانس معدود که با دلیل این زاویه دید را می‌شکند) ، ما مخاطبان را در تمام لحظات با رحیم همراه کرده و اشراف جامعی نسبت به نیت او به ما داده است، حال ما را در مقابل قضاوت‌های مختلف می‌گذارد تا این قضاوت‌ها آینه‌ای باشند از هرکداممان که در لحظاتی جای آدم‌های اطراف رحیم قرار می‌گیریم.

گاهی شبیه به طلبکارش یعنی بهرام (بخوانید همان بهرام گور) هستیم که بدون آگاهی کامل از نیات و جزییات زندگی رحیم، از جمله‌ اینکه رحیم معشوقه‌ای هم دارد، از همان ابتدا دست به تخریب و تحقیر او می‌زند. یا اینکه بدون درنظرگرفتن چارچوب رسانه، رحیم را متهم می‌کند که چرا به‌جای نزول گفته است وام. به بیان دیگر حتی می‌توانیم بگوییم که اصلا تحمل ستایش رحیم را هم ندارد. گاهی در حکم دیگر زندانیانی هستیم که بدون درنظرگرفتن کار خیر اصلی او، انتظار داشته‌اند تصمیمی مطابق با میل آن‌ها بگیرد. حتی اگر موقعیتش به خطر بیافتد.

گاهی به‌جای مسئول استخدام فرمانداری، معیار قضاوتمان را از اساس، شایعات فضای مجازی قرار می‌دهیم و از همه این‌ها که بگذریم، اکثرمان شاید شبیه به برادر فرخنده باشیم که به کوتاهی یک برش تدوین با ماهیتی هجو آمیز، با خواندن یک تیتر روزنامه، به یکباره خشم خود را فرو خورده و از رحیم قهرمان می‌سازد و دوباره در انتها، با تماشای یک فیلم دعوا، خشمگین‌تر از قبل به موضع ابتدایی خود برمی‌گردد. جالب آنجاست که حتی تشخیص هویت زنی که مشخصات کیف را به درستی اعلام کرد، به عهده خودمان گذاشته شده است. ما باید خودمان نشانه‌ها را کنار هم بچینیم و قضاوت کنیم که او احتمالا این کیف را دزدیده است. هرچند که رحیم باز هم او را همان ابتدا دزد نمی‌خواند و می‌گوید که شاید برای مطمئن شدن از اصالت سکه‌ها، چنین سؤال‌هایی را از مغازه طلا فروشی پرسیده است.

همین‌جا این پرانتز را هم باز کنم که من در بسیاری از لحظات، رحیم را خود فرهادی می‌بینم. فرهادی‌‌ای که هربار از نگاه خودش فیلم قابل قبولی ساخته و افتخاری کسب کرده است اما قربانی قضاوت‌های مختلف به‌ویژه در فضای مجازی می‌شود و مدام در افکار عمومی بالا و پایین می‌رود. بیایید آن صحنه نمایش رحیم از تلویزیون زندان را، شبیه به یکی از همان لحظه‌‌هایی بدانیم که فرهادی جایزه‌ای را برده و ما نیز همچون زندانیان، مشغول تماشای این لحظه هستیم. واکنش‌های ضد و نقیض و بعضا پنهان ما از همین‌جا شروع می‌شود. یکی از ما در ستایش این اتفاق به وجد می‌آید و دیگری شاید برنتابد و همچون اس ام اسی که یکی از زندانیان (به احتمال قوی) برای دستگاه فرمانداری می‌فرستد، در صدد تخریب او بر آید. فرهادی نیز در شمایل رحیم، خود را همچون او در بسیاری از لحظات قربانی می‌بیند و همچنین معترفانه اعلام می‌دارد که اساسا اینکه رسانه چگونه حرف‌ها و اعمال او را بازتاب می‌دهد، از کنترل او و هرکس دیگری خارج است. آن هم زمانی‌که دستگاه‌های زیادی همچون دستگاه زندان در فیلم، به‌سادگی می‌توانند افکار را جهت دهی کنند. آن وقت به‌جای متهم کردن چنین دستگاه‌هایی، تمام اتهامات و قضاوت‌ها، متوجه فرد جلوی دوربین می‌شود.

امیر جدیدی در بنای نقش رستم در فیلم قهرمان

آدم‌هایی که بنای نقش رستم را مرمت می‌کنند یا آدم‌هایی که شغلشان صحافی کتاب‌های نفیس قدیمی و زنده کردن مجددشان است، از مرمت خود بیش از هرچیز غافل‌اند

ابزار رسانه و به دنباله آن قضاوت‌های بعدی، آن هم به واسطه فضای مجازی، همه چیز را در دنیای امروز گاها به طرزی حیرت آور و حتی بی دلیل، به پیچیده‌ترین شکل ممکن بدل می‌کند. به‌گونه‌ای که اصلا عجیب نیست که رحیم درست به صراحت همین دیالوگ: «ناچار شدم»، ناچار بشود به توصیه راننده تاکسی، به دروغ معشوقه خود را وارد یک نمایش کند و درست بازتابی بشود از همان کاری که دستگاه زندان با او کرده است. چرا که معیار دستگاهی همچون فرمانداری هم که قرار است صلاحیت او را برای استخدام ارزیابی کند، دامن زدن به چنین فضایی است.

طبعا در لحظه‌ای هم که به صحنه درگیری میان رحیم و بهرام می‌رسیم، ماحصل خشم‌های پنهان در فضای مجازی با تاثیری مستقیم بر قربانیان این قضاوت را می‌بینیم. طنین موسیقی سنتور در بک گراند صوتی این صحنه نیز، علاوه‌بر القای یک تضاد تأثیرگذار و کوبنده، به‌طور مداوم غرابتمان با فرهنگ و تمدن چندهزار ساله‌ای را به یاد می‌آورد که امروز در دورترین فاصله نسبت به آن قرار داریم. آدم‌هایی که بنای نقش رستم را مرمت می‌کنند یا آدم‌هایی که شغلشان صحافی کتاب‌های نفیس قدیمی و زنده کردن مجددشان است، از مرمت خود بیش از هرچیز غافل‌اند.

اما رحیم، از جایی به بعد به یک آگاهی دست می‌یابد که تعمیم آن شاید تنها راه نجات باشد. او باید به خوبی متوجه شود که دستگاه زندان، بیش از آنکه به فکر منفعت او باشد، به فکر آبروی خودش است. او درمی‌یابد که آن‌ها همان‌طور که از او قهرمان می‌سازند، قادر هستند که به‌سادگی یک تلفن، تمام داستان او را تکذیب کنند و او هم دربرابر آن‌ها، به آرامی بستن یک در، خفه خون بگیرد. این دستگاه برای حفظ آبروی خود، حتی به خانه رحیم هم ورود می‌کند و در این راه علاوه‌بر خودش، می‌خواهد پسر او را هم به بازی بگیرد. اما رحیم در این لحظه، دیگر به این آگاهی دست می‌یابد و اجازه بازی خوردن دوباره را نمی‌دهد. به این امید که مهم‌ترین ناظران این بازی، این تصمیم اخلاقی را به ذهن بسپارند. این ناظران مهم کسانی نیستند جز بچه‌ها. آری بچه‌ها در تمام فیلم‌های فرهادی، حکم مهم‌ترین ناظران را دارند. آن‌ها تمام جزییات رفتار‌های نسل بزرگتر خود را رصد می‌کنند. حتی گاها مجبور می‌شوند که در بازی آن‌ها شرکت کنند و همچون دختر نادر در فیلم جدایی نادر از سیمین، دربرابر قانون به نفع خود دروغ بگویند. همچون پدرشان.

عوامل فیلم قهرمان در جشنواره کن ۲۰۲۱

بچه‌ها در تمام فیلم‌های فرهادی، حکم مهم‌ترین ناظران را دارند و در تمام صحنه‌ها، رفتار نسل‌ بزرگترشان را رصد می‌کنند و تاثیر می‌پذیرند

اما در اینجا، تصمیم رحیم در خانه و دربرابر دیدگان این بچه‌ها رخ می‌دهد که مهم‌ترین وجه تأثیرگذار آن است. همچنین دیالوگ «دایی زندان چه شکلیه؟» به طرز تاثیرگذاری کاملا نشان می‌دهد که در ذهن این بچه‌های ناظر چه می‌گذرد. آن‌ها شاهدان این دوران هستند و می‌فهمند که با وجود اخلاقی بودن انتخاب دایی‌شان، باز هم سرنوشتی همچون زندان انتظارش را می‌کشد. اما این انتخاب اخلاقی، شاید تنها مرهم باشد.

پایانی بسته به همراه قهرمانی دوست داشتنی، تمهید و نگرشی است که فرهادی، برخلاف فیلم‌های قبلی‌اش، امروز به آن رسیده است. بیایید از نگاه رحیم، به آن راهرو و در ورودی باز خیره شویم. رحیمی که می‌توانست همان ابتدا طلا‌ها را بفروشد و جای آن زندانی آزاد شده باشد، به تاریکی زندان ورود کرده است. گویی در عین رهایی درونی، به اسارت بازگشته است. در جامعه‌ای که اساسا قهرمان‌هایش را زمین می‌زند، رحیم پاداشش را قرار است در آن راهروی تاریک، از آن زندانی‌ای بگیرد که شیرینی به او تعارف می‌کند. این زندانی به‌نوعی یادآور همان زندانی اعدامی است که رحیم پولی که برایش در خیریه جمع شده بود را به او بخشید. او همچنین در این اسارت، دلگرمی‌هایی هم دارد. اولی فرخنده و سیاوش‌اند که انتخاب او را درک کرده‌اند و برای حفظ آبروی او خواهند جنگید. دومی هم ما هستیم که قهرمانی که جامعه فیلم پذیرایش نبود را بپذیریم و قضاوت هر کسی مثل او را به ترسناک‌ترین امر برای خود بدل کنیم. حال پرسش دیگری هم مطرح است: ما کجای این دو راهی می‌ایستیم؟

پنج شنبه 9 دی 1400برچسب:نقد فیلم,نقد و بررسی فیلم,تحلیل فیلم,نقد جدید فیلم,نقد سینمایی,نقد فیلم قهرمان,بررسی فیلم قهرمان اصغر فرهادی,نقد سینما,نقد فراستی,نقد کامیار محسنین,نقد مسعود فراستی,نقد نیما,نقد منتقدان,نقد جدید سینما,نقد سینما,نقد کیارستمی,نقد اصغر فرهادی,نقد داریوش مهرجویی,نقد فیلم کلوز آپ,

  توسط عمو مصی  |
 

نقد و تحلیل فیلم سینمایی کلوزاپ ساخته عباس کیارستمی

نقد فیلم کلوزاپ عباس کیارستمی

 

سینمای واقع گرایانه که موج نوی سینمای ایران است 1340 به وجود آمد که بی شباهت به موج نو سینمای فرانسه نبود. فیلم کلوز آب عباس کیارستمی نمونه ای از این مکتب می باشد. فیلم کلوزآپ، به بحران اخلاقی که در جامعه وجود دارد اشاره می کند، بحرانی فارغ از نوع طبقه فرهنگی، اقتصادی و...کارگردان در این فیلم، فروپاشی اخلاقی را چون بیماری مسری می داند که برای مبتلا نشدن به آن هشدار می دهد. هدف از این پژوهش تحلیل سکانس های فیلم کلوز آب با استفاده از الگوی همنشینی و جانشینی می باشد. در این پژوهش جهت تحلیل فیلم از تحلیل همنشینی و تحلیل جانشینی استفاده شد. در سطح تحلیل همنشینی فیلم های مورد مطالعه، کارکرد هر سکانس بررسی می شود. سکانس ها در کنار یکدیگر زنجیره ای از رویدادها را شکل می دهند. ولی تحلیل جانشینی به معنای جستجوی الگوی پنهان تقابل نهفته در متن و سازنده معناست. پژوهش حاضر کل داستان فیلم کلوزآپ به کارگردانی عباس کیارستمی را به عنوان جامعه آماری مورد تحلیل قرار می دهد. حجم نمونه به صورت کمی نخواهد بود و روایت فیلم با در نظر گرفتن گفتگوها در قالب پلان ها و سکانس ها مد نظر است.

پنج شنبه 9 دی 1400برچسب:نقد فیلم,نقد و بررسی فیلم,تحلیل فیلم,نقد جدید فیلم,نقد سینمایی,نقد سینما,نقد فراستی,نقد کامیار محسنین,نقد مسعود فراستی,نقد نیما,نقد منتقدان,نقد جدید سینما,نقد سینما,نقد کیارستمی,نقد اصغر فرهادی,نقد داریوش مهرجویی,نقد فیلم کلوز آپ,

  توسط عمو مصی  |
 

دیس ترک چیست؟ از توپاک تا باب مارلی و جان لنون

آهنگ دیس یا دیس‌ترک (کوته‌نوشت واژه انگلیسی Disrespect به معنی بی‌احترامی کردن) ترانه‌ای است که هدف اصلی آن حمله لفظی به شخصی دیگر، معمولاً یک هنرمند دیگر است. آهنگ دیس غالباً نتیجه اختلاف و نزاع موجود میان دو نفر است. هنرمندان درگیر، ممکن است اعضای سابق یک گروه، یا هنرمندانی که از پیش با هم رقیب بوده‌اند، باشند.

دیس کردن نخست در ژانر هیپ هاپ محبوبیت پیدا کرد و به پدیده رقابت در این ژانر دامن زد. (به‌ویژه رقابتهای هیپ هاپ ساحل شرقی - ساحل غربی از اواسط دهه ۱۹۹۰). به‌تازگی این سبک در هنرهای دیگر جز از موسیقی نیز مورد پذیرش قرار گرفته‌است.[۱]

 

هنرمندان در آهنگ‌های دیس به وفور به وقایع گذشته و اختلافات خود ارجاع می‌دهند که شنوندگان و طرفداران می‌توانند به آسانی متوجه آن بشوند. هنرمندی که دیس شده باشد، بیش‌تر اوقات تلاش می‌کند در پاسخ به هنرمند دیس‌کننده یک دیس‌ترک بسازد. همین رد و بدل کردن دیس‌ترک میان هنرمندان که ناشی از دشمنی، کینه و دعوای میان آن‌هاست، سبب می‌شود این سبک از آهنگ خیلی زود مشهور شود. این فرایند را در زبان انگلیسی Diss & dissback و در زبان فارسی، به گفته یکی از رپ‌کن‌های گروه زدبازی به نام سیاوش جلالی (سیجَل)، دیس و دیس‌کشی (شبیه به گیس و گیس‌کشی) می‌نامند.[۲] اصطلاح دیس دزدکی به مصرع یا مصرع‌هایی در آهنگ اشاره دارد که در آن، هنرمند، نام یک شخص به‌خصوص را نمی‌برد؛ اما به‌گونه‌ای که شعر نوشته‌شده می‌شود حدس زد که منظور حرفش آن شخص به‌خصوص بوده‌است.

سرچشمه و نمونه‌های نخستین

یک نمونه نخستین از آهنگ دیس، آهنگ «او را نگه دار» (۱۹۶۲) توسط جو تک است. او این آهنگ را پس از اینکه همسرش او را ترک نموده و به خواننده سبک سول، جیمز براون پیوست، ساخت. همسرش پس از درگیری‌های ناشی از جداییشان، نامه ای بریش نوشت و در آن یادآور شد که جو می‌تواند او را دوباره داشته باشد. جو هم از این کار امتناع کرد و در آهنگ خود، این پیشنهاد همسرش را تمسخر کرد.[۴]

پس از آن‌که لی «اسکرچ» پری تهیه‌کننده خود یعنی کاکسوان داد را ترک کرد، او آهنگی به نام «بدو پناه بگیر» (۱۹۶۷) را منتشر کرد که در آن، لی را مورد تمسخر قرار داده بود.[۵] لی پری سابقه طولانی در انتشار آهنگ‌های دیس علیه همکاران پیشین خود در صنعت موسیفی دارد. لی در تک آهنگ «پسر مسخره ملت» (۱۹۶۸) با افزودن صداهای کودک در حال گریه در میکس آهنگ، به رئیس سابق خود جو گیبس حمله کرد. در پاسخ، خود گیبس آهنگی به نام «منتقم ملت» (۱۹۶۸) را منتشر کرد.[۶] پری آهنگ «زبان‌های شر» (۱۹۷۸) را علیه د کنگوز[۷] و «قضاوت اینا بابیلون» (۱۹۸۴) و «شیطان کوک د باکت» (۱۹۸۸) کریس بلک‌ول ساخت. پری همچنین در آهنگ «مایکل ترسناک» (۲۰۱۰) به مایکل جکسون (که با او هرگز کار نکرده بود) حمله کرد.

جان لنون آهنگ «سکسی سادی» (۱۹۶۸) را در آلبوم بیتلز به نام د بیتلز با هدف دیس کردن ماهاریشی ماهش یوگی ساخت. ماهاریشی یک گورو بود که جان لنون او را سبب سرافکندگی گروهشان می‌دانست. شعر اصلی و نخستین به‌طور ویژه او را مورد هدف قرار داد، اما به درخواست جورج هریسون با کمی دگرگونش، شعر کمی مبهم‌تر نوشته شد.[۸][۹][۱۰][۱۱]

آهنگ "چطور می‌خوابی؟" جان لنون (۱۹۷۱) از آلبوم خود تصور کن نمونه دیگری از دیس‌ترک است. لنون این تصور را داشت که آهنگ "کلی آدم" در آلبوم رام اثر پل مک کارنی (۱۹۷۱) در واقع دیسی است به او؛ چیزی که بعدها مک‌کارتی اعتراف کرد.[۱۲] لنون فکر می‌کرد که آهنگ‌های دیگر در این آلبوم، مانند «۳ پا» شامل حملات مشابه است[۱۳] و نگاره پشت جلد رام، که یک سوسک گوزنی را نشان می‌دهد که دارد روی یک سوسک دیگر سوار می‌شود، در واقع توصیفی است از سوی مک‌کارتی که نشان دهنده چگونگی برخورد با او توسط دیگر اعضای گروه بیتلز است. در نتیجه لنون، آهنگ "چطور می‌خوابی؟" را ساخت تا به‌طور نامستقیم موسیقی مک‌کارتی را مسخره کند. در حالی که نام مک‌کارتی در این آهنگ هرگز بیان نشده‌است، بسیاری از ارجاع‌ها نشان می‌دهد که وی هدف دیس بوده‌است. به ویژه آن‌جا که می‌گوید: "تنها کاری که کردی دیروز بود/ و از آنجا که تو دیگر رفته‌ای، مثل یک روز دیگر می‌مانی که رفته" که در مسرع نخست متن ترانه. اشاره ای به آهنگ "دیروز" (۱۶۵) از بیتلز و مسرع دوم مربوط به آهنگ "روز دیگر" (۱۹۷۱) از مک‌کارتی است.

آهنگ آغازین آلبوم «شبی در اپرا» اثر «کوئین»، «مرگ بر دو پا (اختصاص داده شده به …)»، یک نمونه بارز از دیس‌ترک در موسیقی هوی‌متال است که هدفش مدیر سابق گروه بوده‌است.[۱۴] «سکس پیستولز» دو آهنگ مختلف به نام‌های «نیویورک» با هدف قرار دادن «نیویورک دالز» و «ای.ام. آی» که هدف آن استودیوی ایمی بود را در این سبک ساخت.[۱۵][۱۶][۱۷][۱۸]

وایلد من فیشر در سال ۱۹۸۰ ترانه ای بنام "فرانک" نوشت، که در آن، تهیه‌کننده سابقش فرانک زاپا را دیس کرده بود. فرانک به وی این امکان را داد تا آلبوم تازه خود را به نام "یک بعد از ظهر با وایلد فیشر" (۱۹۶۹) ضبط کند، اما هنگامی که فیشر از لحاظ روانی دچار اختلال شد ویک بطری را به سمت دختر شیرخوار فرانک به نام زاپا پرتاب کرد، ارتباطشان با هم قطع شد.[۱۹] دکتر دمنتو، یک مجری رادیو، زمانی که زاپا میهمان برنامه‌اش بود، این آهنگ را پخش کرد و زاپا با شنیدن آن به‌شدت خشمگین شد و حتی رادیو را تهدید کرد که هرگز این آهنگ را دوباره پخش نکند.[۲۰]

رقابت‌های نخستین هیپ هاپ

دهه ۱۹۸۰ شاهد تولید آهنگ‌های دیس بسیاری در ژانر هیپ هاپ مانند «جنگ‌های بریج» و «جنگ‌های روکسین» بود.

ساحل شرقی در برابر ساحل غربی

رقابت‌هایی که میان گروه‌های موسیقی در ساحل شرقی و ساحل غربی شکل گرفته بود، سبب شد تا در دهه ۱۹۹۰، دیس‌ترک‌های بسیاری تولید شود. از برجسته‌ترین این رقابت‌ها می‌توان به دشمنی میان توپاک شکور و نوتوریس بی.آی. جی اشاره کرد. این دشمنی‌ها میان رپ‌کن‌های محلی همچنان ادامه داشت. به‌طور مثال دشمنی میان دی‌جی کوئیک و ام‌سی آیت. یکی از قابل توجه‌ترین آهنگ‌های متفاوت این سبک در آن زمان، آهنگ «همشون رو بزن» از توپاک است که در آن او رپ‌کن‌های ساحل شرقی را دیس کرده‌است.

این دشمنی با قتل توپاک شکور و همچنین قتل نوتوریس بی.آی. جی به پایان رسید.

همه‌گیری اینترنت

آهنگ‌های دیس در اواخر دهه ۲۰۱۰ و با ورود افرادی خارج از صنعت موسیقی که در سکوهای اینترنتی همچون یوتوبرها کار می‌کردند، دوباره توجه‌ها را به خود جلب کردند. دیس‌ترک‌ها که حالا دیگر ده‌ها یا صدها میلیون بازدید داشتند، و باعث ایجاد میم‌های اینترنتی می‌شدند، از راه‌های گوناگون همچون گوگل ادسنس برای سازندگان خود درآمد میلیونی به ارمغان می‌آوردند. از جمله این افراد می‌توان به لوگان پال، جیک پال، رایس‌گام، کی‌اس‌آی و پیودای‌پای اشاره کرد.[۱]

در سال ۲۰۱۸، یوتوبری به‌نام جیک پال برای آهنگ خود «کار هر روز ما»، و یوتوبرهای دیگر رایس‌گام و آلیسا وایولِت که در پاسخ به این آهنگ، آهنگ «کار هر شب ما» را ساختند، توانستند گواهی پلاتینیوم یوتوب را دریافت کنند.

جمعه 3 دی 1400برچسب:دیس,دیس بازی,دیس چیست,دیس ترک,دیس ترک چیست,آهنگ دیس,دیس کردن,دیس خوندن,diss rap,rap diss,دیس رپ,رپ دیس,

  توسط عمو مصی  |
 

بیوگرافی علیرضا جی جی (alireza jj biography علیرضا jj)

علیرضا جزایری با نام مستعار “علیرضا جی جی”، (خواننده رپ ایرانی و آهنگساز) متولد ۲۰ اکتبر سال ۱۹۸۵ میلادی (۳۴ ساله) در یزد است.

او فارغ التحصیل رشته موسیقی است.

علیرضا جی جی از سن ۱۴ سالگی آهنگسازی خود را شروع کرده است.

علاقه او از سنین کودکی و نوجوانی به موسیقی و سینما بود.

علیرضا جی جی فعالیت رسمی خودش را در عرصه موسیقی از سال ۲۰۰۲ آغاز کرد و در سال ۲۰۰۵ به زدبازی پیوست. گروه زدبازی با پیوستن علیرضا جی جی، سیجل و نسیم فعالیت خود را به صورت حرفه ای آغاز نمود.

از ترک های معروف او می‌توان به: تابستون کوتاه، زمین صافه، تازه شروع زندگیمونه، بریم فضا و … اشاره کرد.

از معروفترین آلبوم هایی که او در این گروه منتشر کرد آلبومی با نام “زاخار نامه” بود.

پس از متلاشی شدن این گروه فعالیتش را به صورت مستقل ادامه داد و به همراه سیجل و نسیم آلبوم “پیر شدیم ولی بزرگ نه ۱ و ۲” را منتشر کرد.

وی در سال ۲۰۱۸ به همراه سیجل و بهزاد لیتو گروهی با نام “جی لی سیج” را تشکیل داد و آلبوم “ستاره بازی” را در این گروه منتشر کرد.

 

او به خود لقب بیت ساز شماره یک را داده است.

جمعه 3 دی 1400برچسب:علیرضا جی جی,alireza jj,بیوگرافی جی جی,علیرضا جی جی کیست,علیرضا jj کیست,زندگینامه اعضای زدبازی,زدبازی,گروه زدبازی,گروه زیدبازی,zedbazi,zedbazi biography,

  توسط عمو مصی  |
 

بیوگرافی و زندگینامه رضا پیشرو نسخه چینی امینم در ایران

زندگی نامه رضا پیشرو , رضاپیشرو

رضا پیشرو

 

محمدرضا ناصری آزاد با نام هنری رضا پیشرو، خواننده، آهنگساز، تهیه‌کننده و ترانه‌سرای رپ پارسی اسـت. او فعالیت غیر رسمی خودش را درسال ۷۷ و با لقب رضا «3pac» آغاز کرد.

چکیده ای از "بیوگرافی رضا پیشرو":

نام اصلی: محمدرضا ناصری آزاد

نام مستعار: رضا پیشرو

تولد: ۱۲ بهمن ۱۳۶۶ ایران

سبک‌(ها): رپ فارسی

حرفه(ها): خواننده، رپر، آهنگساز

ساز(ها): گیتار

سال‌های فعالیت:۱۳۸۴-اکنون

تحصیلات: اول راهنمایی (ترک تحصیل)

 

بیوگرافی رضا پیشرو:

محمدرضا ناصری آزاد ملقب به رضا پیشرو (متولد بهمن 1366 در تهران) خواننده، آهنگساز، تهیه‌کننده و ترانه سرای رپ فارسی است. نام مستعار رضا پیشرو قبلا 3PAC بوده است.

 

آشنایی با گروه ۰۲۱ در سال ۱۳۸۴ باعث تحولی بزرگ در سبک کاری رضا پیشرو شد.

 

زندگی نامه رضا پیشرو , رضاپیشرو

رضا پیشرو خواننده، آهنگساز، تهیه‌کننده و ترانه‌سرای رپ پارسی اسـت

 

زندگی نامه رضا پیشرو :

رضا پیشرو در دوران کودکی با سختی‌های زندگی از جمله به زندان افتادن و فوت پدر و جدایی پدر و مادرش از هم روبرو شد.

 

در پنج سالگی پدرش دنبال گنج رفته ولی بعد دستگیر می شود و به زندان می افتد و در نه سالگی رضا پیشرو پدر و مادرش از هم جدا می شوند و بعد مادرش ازدواج مجدد کرد و رضا مدتی با مادرش زندگی کرد ولی به دلیل اختلافات با ناپدریش در سن 11 سالگی از خانه خارج می شود و در خیابان زندگی می کند و دوباره به خانه برمیگردد و ناپدریش رضا را سرکار میفرستد ولی حقوق رضا را برای خودش برمیداشت و رضا دوباره خانه را ترک می کند.

 

زندگی نامه رضا پیشرو , رضاپیشرو

عکس رضا پیشرو

 

نحوه آشنایی رضا پیشرو با موسیقی:

در تولد هفت سالگی پدرش یک ضبط و چند نوار آهنگ با هیپ هاپ و موسیقی رپ و هنرمندانی همچون راکیم، توپاک و خواننده‌های قدیمی رپ هدیه داد و باعث شد رضا پیشرو با رپ آشنا شود و از همان کودکی شروع به نوشتن رپ کرد. اولین ترانه رضا پیشرو یک شعر دیس به پدرش بود که هیچگاه منتشر نشد. 

 

رضا پیشرو فعالیت غیررسمی خودش را در سال ۷۷ و با لقب رضا «۳pac» آغاز کرد. آشنایی او با لیبل ۰۲۱ و در سال ۸۴ باعث تحول بزرگ در سبک کاری رضا شد. از وی ۲ آلبوم غیررسمی به نام‌های «واقعیت تلخ» و «وقت کثیف» همراه با ۴ آلبوم رسمی به نام‌های «جهنم ساکت»، «دوران طلایی»، «آغاز اینجاست» و «ریل» منتشر شده‌است. سبک کاری پیشرو گنگ و ریتمیک با درونمایه انتقاد از شرایط رپ فارسی می‌باشد. 

 

زندگی نامه رضا پیشرو , رضاپیشرو

عکس رضا پیشرو و همسرش

 

ازدواج رضا پیشرو :

رضا پیشرو با فرزانه پورمحمدی در سال ۱۳۸۵ ازدواج کرده است. فرزانه پورمحمدی متولد ۲۱ مهر ۱۳۶۵ در تهران است، بواسطه یکی از دوستان مشترکش با رضا پیشرو آشنا شد و یک و سال نیم بعد نیز رضا به خواستگاریش رفت. 

 

زندگی نامه رضا پیشرو , رضاپیشرو

عکس های جدید رضا پیشرو 

 

حاشیه های رضا پیشرو :  

رضا به علت اینکه مدتی دور از خانه و در خیابان بود به دامان اعتیاد گرفتار شد، اما مدتی بعد کنار گذاشت و در حال حاضر پاک هست و از دود سیگار هم فرار میکند.

رضا پیشرو چندبار سابقه دستگیری دارد، یکبار به خاطر داشتن مواد مخدر در میتینگ رپ مدتی در زندان بود و بار دوم نیز بخاطر موسیقی رپ که یک سبک غیرمجاز از آن یاد می شد بازداشت شد. مدتی در زندان بود، بار دیگر او در اسفند ۹۶ دستگیر شده است.

رضا پیشرو در تاریخ ۲ اسفند ۱۳۹۶ دستگیر شد و پس از دو هفته در ۱۷ اسفند همان سال از زندان آزاد شد و رضا ۳ ماه در زندان به دلیل خواندن آهنگ “واقعیت” در حبس بود. و در سال ۹۷ پس از صدور حکم دستگیری از طرف “دادگاه انقلاب اسلامی” به‌صورت قاچاقی از مرز ایران به ترکیه فرار کرد. او در آهنگ مرز دربارهٔ فرار خود از ایران توضیح داده است.

 

زندگی نامه رضا پیشرو , رضاپیشرو

زندگی نامه رضا پیشرو

 

ویدیو کلیپ ‌های رضا پیشرو : 

از وی چندین ویدیو کلیپ با نام های:

♦ برو از پیش من (با همراهی حسین تهی و امیر تتلو و بهروز قائم)

 کلیپ نیلوفر (با همراهی میثم)

 کلیپ روز اول و پشت مه و معرفی (با همراهی امید قدر (برادر رضا) و هیچکس)

 اولین نماهنگ رسمی وی در سال۱۳۹۱ با نام قبرستون هیپ هاپ که یکی از ترک های آلبوم دوران طلایی نیز بود با حضور هنرمندان مطرح رپ از جمله اعضای گروه تیک تاک و بهروز قائم و امید قدر ارائه شد.

 ویدئو کلیپی با نام ای کاش که یکی از ترک های آلبوم ( دوران طلایی ) بود 

 

زندگی نامه رضا پیشرو , رضاپیشرو

رضا پيشرو

 

آلبوم‌های رضا پیشرو :

واقعیت تلخ   (۱۳۸۵)

جهنم ساکت   (۱۳۸۶)

آغاز اینجاست   (۱۳۸۹)

دوران طلائی   (۱۳۹۱)

ریل      (۱۳۹۶)

آزاد   (۱۳۹۸)

 

زندگی نامه رضا پیشرو , رضاپیشرو

عکس رضا پیشرو

 

زندگی نامه رضا پیشرو , رضاپیشرو

عکس های جدید از رضا پیشرو

 

زندگی نامه رضا پیشرو , رضاپیشرو

 بیوگرافی رضا پیشرو

 

گردآوری:بخش فرهنگ و هنر بیتوته 

جمعه 3 دی 1400برچسب:بیوگرافی پیشرو,رضا پیشرو,رضا پیشرو جدید,رضا پیشرو بیوگرافی,زندگینامه رضا پیشرو,پیشرو,پیشرو رپر,بیوگرافی پیشرو,پیشرو رپر,رضا پیشرو رپر,پیشرو جدید,پیشرو کیست,رضا پیشرو کیست,reza pishro,pishro,pishro rapper,reza pishro rapper,

  توسط عمو مصی  |
 

ماجرای کامل بیف توپاک و بیگی و رپرهای ساحل شرقی و ساحل غربی

علت درگیری رپرهای West coast و East coast 

من از هر منطقه رپرهایی رو براتوم مثال میزنم تا یکم آشنا شید: 

از وست کوست میشه به توپاک و دکتر دری و ایزی اشاره کرد 

از ایست کوست بزرگانی مثل بیگی و رکیم و ناس 

همینطور از سوت ما لیل وین رو داریم که کارش حرف نداره 

از مید وست هم گنده فعلیه هیپ هاپ امینم و رپرهای حرفه ای مثل Obie Trice رو داریم 

حالا که با اینها آشنا شدیم: 

میخوام امروز دو قطب بزرگ هیپ هاپ آمریکا یعنی ساحل غربی و ساحل شرقی مورد بحث قرار بدم یعنی بیشتر نقطه تمرکز بحثم روی درگیری رپر های این دو منطقه است که میخوام بگم دلایل این درگیری ها چیه و کلا ازز کی بود که این مشکلات شروع شد و شروع کننده های اولیه این درگیری کیا بودن... 

درگیری اصلی و تمام این قضایا مربوط میشه بیشتر به دو ستاره همیشگی و دو اسطوره تکرار نشدنیه هیپ هاپ یعنی Tupac سلطان رپ وست کوست و Biggie دوست صمیمی توپاک و شاخ ایست کوست 

خب برای روشن شدن موضوع باید دو کمپانی هر دو منطقه که این دو کمپانی تولید و تهیه موسیقی رپ هستند که کم نقشی تو این درگیری نداشتند!!! 

اول از همه کمپانی خط مرگ یا ردیف مرگ رو باید بشناسید تا دچاره سردرگمی نشید: 

کمپانی خط مرگ تو سال 1991 توسط شوج نایت که یه پولدار و سرمایه دار بود با همراهی بهترین و بزرگترین آهنگ سازه Rap یعنی دکتر دری سرپا شد و کاره خودشو شروع کرد.یکی از بهترین آثاری که تو سال های اول که کمپانی کاره خودشو شروع کرده بود میشه بهش اشاره کرد آلبوم The Chronic دکتر دری هست که سال 1992 از همین کمپانی یعنی ردیف مرگ میاد بیرون و با این اثر این کمپانی قدرتمند میشه!!!(آلبوم کرونیک رو تو آرشیو دکتر گذاشتم میتونید دانلود کنید.) 

این آلبوم یعنی کرونیکه دکتر دری اون سال ها فروش خیلی زیادی میکنه و باعث میشه تا این کمپانی پرچمش بره بالا و پیشرفت قابل توجه جهانی بکنه یعنی در کل ردیف مرگ رو با کرونیک شناختن و مشهور شد 

از این رو خب وقتی رپر ها دیدن قدرت این تهیه کننده موسیقی بالاست و میتونن از این راه پیشرفت کنن یه سری از رپر ها مثل اسنوپ داگ که همتون باید بشناسیدش همون آقای بنگیه بزرگ اومدن و با این کمپانی قرارداد بستن تا آلبوم هاشون رو از این کمپانی وارد بازار کنن.!! 

یکی از غول ترین آلبوم هایی که اون سال ها از کمپانی ردیف مرگ بیرون اومد آلبوم داگی استایل از اسنوپ داگ بود که اسنوپ داگ رو هم دکتر دری به عرصه هیپ هاپ معرفی کرده بود و از شاگردهای دکتر هست، اینجا هم دکتره برزگ کمکش کرد و تونست شهرت پیدا کنه! 

کم کم این کمپانی با همکاری رپر ها و حمایتشون تونست شهرت خیلی زیادی پیدا کنه و بتونه هیپ هاپ رو دست بگیره و اسم در کنه 

و اما غول ترین قراردادی که با این کمپانی بسته شد قرارداه اسطوره هیپ هاپ یعنی توپاک شکور در سال فک میکنم 1995 بود که دیگه باعث شد تا این کمپانی جا پای خودشو سفت کنه.قراداد بستن با بزرگترین رپر کم مساله ای نیست!... 

توپاک

و اما میرسیم به یکی دیگه از کمپانی های هیپ هاپ یعنی Bad Boys یا همون پسران بد که پاف ددی که یکی از رپرهای قدرتمند ایست کوست هست این کمپانی رو تو سال 1993 سرپا میکنه . 

همونطور که کمپانی ردیف مرگ رپرهای غولی همچون توپاک رو داشت پسران بد هم دست کمی نداشت و تو قطب دیگه یعنی ایست کوست نوتوریوس بیگ یا بیگی رو داشت که بیگی هم از افسانه های رپه .این کمپانی تونست با آلبوم Ready To Die که همون آماده بودن برای مرگ هست در سال 1994 دنیای هیپ هاپ رو بلرزونه و پرچم ساحل غربی رو باره دیگه به اوج ببره همونطور که ردیف مرگ توپاک رو داشت پسران بد هم دسته کمی نداشت و بیگی رو داشت... 

نوتوریوسB.IG

فک کنم شبکه بزرگ MTV رو میشناسید حتی شبکه ام تی وی در برنامه هاشون گفتن که این کمپانی هم رده کمپانی ردیف مرگ هست و یه رقیب هست دربرابره ردیف مرگ... 

خب حالا که با این دو کمپانی آشنا شدید بریم سره درگیری: 

درگیری تقریبا از سال 1990 شروع شده بود اما زیادی رنگ نداشت و اونقدر نبود که دو منطقه رو زیره سوال ببره و فقط بین دو منطقه دیس بازی های معمولی بود 

اما قدرت گرفتن و اوج درگیری ها از سال 1995 بود 

توپاک و بیگی همونطور که اول نوشتم گفتم دوتا دوست صمیمی خانوادگی بودن که همیشه با هم بودن 

یک روز که توپاک رفته بود در منهتن به استدیو واسه رکورد کردن آهنگش از سوی چند ناشناس بهش حمله میشه و پنج تا تیر بهش میزنن و هرچی که داشته خالی میکننش و میرن... 

اما نکته قابل توجه این بوده که همون موقع بیگی داشته تو استدیوی بالایی آهنگاشو رکورد میکرده ...!!!!!! 

بعد بیگی یه آهنگ میخونه به اسم کی تورو با تیر زد و بیرون میده 

یه سری ها که بیشتر هوادارای توپاک بودن برگشتن شایعه کردن و گفتن که نوتوریوس این آهنگ رو واسه توپاک خونده و تو این آهنگ توپاک رو دیس کرده!!! 

اما بیگی میاد میگه که نه این شایعست و اصلا اینطور نیست و من اینو قبل قضیه توپاک که تیر خورد رکورد کرده بودم.! 

و اما نقطه قوت و شروع درگیری ها: 

مجله سورس که یه مجله کاملا رپیه هر ساله مراسم برگزار میکرده و جایزه به رپر های برتر میداده 

این دفه این مجله میاد تو سال 1995 مراسم جوایزش رو تو نیویورک برگزار میکنه و به طوره پخش مستقیم هم از تلویزیون های معروف در حال پخش بوده.. 

رپرهای ایست کوست که از لیبل ردیف مرگ که بالا توضیح داده بودم اومده بودن میرن رو سن و اجرای خیلی خفن میکنن و سالن هم منفجر میشه 

درسته درگیری و مشکل بوده بین رپرهای تو منطقه اما اون شب تا اون موقع با هم خوب بودن و مراسم به خوبی و خوشی پیش میرفته!! 

بعد مراسم در حال برگزاری بوده که شوج نایت موسس و صاحب کمپانی ردیف مرگ میاد میگه که با توپاک قرارداد امضا کرده و اینا و بعدش یه تیکه به کمپانی پاف ددی که همون پسران بد بود میندازه و میگه که هر رپری اگه خواست معروف شه و شهرتش جهانی شه میتونه بیاد به ردیف مرگ بپیونده و با ما کار کنه!!! 

بعد ایست کوستی ها بهشون بر میخوره و شلوغ میکنن و داد بیداد میکنن هردفه که رپرهای ردیف مرگ داشتن میرفتن جوایزشون رو از رو سن بگیرن ایست کوستی ها داد بیداد میکردن فحش میدادن و میگفت حقشون نیست و خلاصه سعی داشتن بهم بریزن جو مراسم رو!! 

بعد اسنوپ داگ بهش بر میخوره و میره بالا پشت میکروفون به ایست کوستی ها فحش خار مادر میبنده در ملا عام! 

بعد سالن متشنج میشه و دعوا میشه که علت اصلیه پا گرفتن خرکی دعوا و درگیری های دو منطقه همون شب میشه ... 

توپاک به دلایلی روونه زندون میشه... 

شوج نایت میره پاک رو از زندون میکشه بیرون و از نو با پاک قرارداد میبنده باره دیگه پاک وارده ردیف مرگ میشه.. 

توپاک که قاطی کرده بود به محض شروع کارش شروع میکنه دیس کردن کوچیک تا بزرگ ایست کوست حتی رپرهایی مثل ناس که اصلا ربطی به کمپانی پسران بد نداشت رو هم دیس میکنه و خلاصه ایست کوست رو میترکونه با دیس ترک هاش 

طبق انتظار ایست کوستی ها هم قاط میزنن و جواب میدن و دیس بازی بین دو منظقه شروع میشه 

وست کوستی ها هم پشته پاک رو خالی نمیکنن و واسه ایستی ها کم نمیزارن از جمله کسایی که دیس میدن به ایست آیس کیوب رو میشه اسم برد و اسنوپ داگ که خودش هم دل خوشی از ایست نداشت . 

اما غول ترین و خرکی ترین دیس ترکی که این وسط رد و بدل میشه آهنگ Hit Em Up بود که توپاک با گروهی که خودش تاسیس کرده بود یعنی اوتلاز به رفیق صمیمی و قدیمیه توپاک یعنی نوتوریوس بیگ میدن که توپاک میاد تو آهنگ میگه که من زن بیگی رو زدم زمین و دست دو شده دیگه و از این حرفا!!! 

اما دلیل اینکه توپاک اینکارو کرده بود این بود که این شوج نایت و اطرافیاش به توپاک گفته بودن که اونایی که تو استدیو تورو با تیر زدن از طرف بیگی بودن و بیگی تو اون قضیه دست داشت!!!! 

دیگه درگیری ها به جایی رسیده بود که طرفدارا مثلا ایست کوستی ها یا وست کوستی ها مخالف همدیگه رو تو خیابون میدیدن کارد کشی و اسلحه کشی میکردن خلاصه شده بود تگزاسه خودمون!!!!!! 

اما این وسط دکتر دری سعی کرد که خودشو قاطی نکنه تو این جریان ها و به خاطره اینکه کامل دوری کنه از این قضایا اومد و از ردیف مرگ جدا شد و رفت واسه خودش افتر مف رو تاسیس کرد که الان افتر مف شده ردیف مرگ اونموقع و کلی اعتبار داره! 

پاف ددی مدیره پسران بد هم با درگیری مخالف بود و دوست داشت متحد باشن حتی اونموقع با دکتر دری که از قطب مخالب بود دوست بود و الان هم فکر میکنم با هم رفیق باشن! 

اما پایان درگیری ها تو سال 1996 بود که یکی از دو نفری که باعث شروع درگیری شده بودن به لقاح الله پیوست!! 

تو سال 1996 درگیری ها خوابیده بودن تقریبا و اکثره رپر ها با هم رفیق شده بودن. 

اما تو هفتم سپتامبر سال 1996 توپاک که برای دیدن مسابقه بوکس رفته بود به لاس وگاس دعواش میشه اونجا با یه گنگستر از گروه Cripz و بعده مسابقه که توپاک داشت میرفت توسط افراده ناشناس تو ماشین با شلیک گلوله کشته میشه ... 

باز هم در اینجا به بیگی مشکوک شدن و گفتن سره قضیه Hit Em Up بیگی میخواسته انتقام بگیره و به گنگستر ها پول داده تا پاک رو بکشن اما بیگی میگه که من رفیقم رو نمیکشم و این یه شایعست!! 

مادر پاک هم میگه که نه بیگی بهترین دوست پاک بود و تا اونجا که بیگی رو میشناسه بیگی اینکارو نمیکنه! 

این وسط هم یه قضیه پیش اومده که گفته بودن شوج نایت عامل قتل توپاکه و گفته بودن چون قراردادش با توپاک به اتمام رسیده بوده و توپاک دیگه نمیخواسته باهاش قرار داد ببنده 

از این رو هم وکال های توپاک که تو استدیو ردیف مرگ ظبط شده بود رو شوج نایت داشت و میخواست که با وکال ها به اسم توپاک کار بده از کمپانیش بیرون توپاک رو کشته تا به اهدافش برسه! 

شب مسابقه بکس هم به توپاک گفته بوده که با ماشینه خودش که حفاظت میشده نره و با اون ماشین که توپاک توش مرد بره و اسنوپ داگ هم حتی تایید کرده که شوج نایت این حرفو زده! 

بعد از مرگ توپاک درگیری بین دو منطقه کلا میخوابه و حتی رپر های دو منطقه با هم رفیق میشن و با هم کار میدن بیرون... 

زمان طبق روال عادی داشت میگذشت و همه چیز عادی بود تـــــا سال 1997 که بیگی واسه درست کردن ویدئوی آهنگ هیپنوتیزم رفته بود به ایالت کالیفرنیا و تونست این ویدئو رو بسازه بعد که از یه پارتی میومده و میرفته به همون سبک توپاک تو ماشینش به طور نا محسوسی کشته میشه!!!!!!! 

شایعات باز پا میگیره یه سری ها میگن توپاکی ها انتقام گرفتن یه سری ها هم میگن بیگی به یه سری ها بدهکار بوده و نمیداده اومدن کشتنش!!!! 

یه سری ها هم میگن مثل قتل توپاک قتل بیگی هم کاره شوج نایت بوده!!!! 

اما هیچ کس هیچ وقت نفهمید که این دو قتل رو کی انجام داد!!!!! 

بعد از مرگ این دو نفر شوج نایت یه مدت با همون وکال هایی که از توپاک داشته کمپانیشو سرپا نگه میداره که دیگه نمیتونسته بگردونه اسنوپ داگ هم باهاش بهم میزنه و از ردیف میگر میاد بیرون بعد چند سال ردیف مرگ از هم میپاشه !!البته قبل اینکه اسنوپ بره شوج نایت رو میخواستن بکشن که نشد ! 

کمپانی پسران بد رو هم که همه با بیگی میشناختن و وقتی بیگی مرد این کمپانی هم دیگه اعتبارشو تقریبا از دست داد اما از هم نپاشید و کاره خودشو ادامه داد! 

الان هم خوشبختانه مشکلی بین دو منطقه نیست و حتی یکی از ترک های آلبوم دیتاکس دکتره دری که قراربود 2010 بیادکه درواقع 2011اومد هم با Jay Z یکی از بهترین های ایست بود که ترک بدی نبود و این نشونه از اتحاده این دو منطقه هست! 

اما در آخره این درگیری ها فقط و فقط دو ستاره از دست رفتن اگه الان بودن واقعا هیپ هاپ فعلی مسیره بهتری داشت که واقعا جای تاسف داره!! 

جمعه 3 دی 1400برچسب:نقد رپ,تحلیل آلبوم رپ,نقد و بررسی رپ,تحلیل موسیقی هیپ هاپ,نقد و بررسی هیپ هاپ,نقد علی سورنا,نقد هیچکس,نقد یاس,نقد شاهین نجفی,نقد ساسی مانکن,نقد تتلو,نقد پیشرو,تحلیل آلبوم مجاز,تحلیل آلبوم نگار,تحلیل آلبوم جهنم,تحلیل آلبوم ترامادول,تحلیل آلبوم ریل,نقد آهنگ های رپ,تحلیل آهنگ های رپ,تفسیر آهنگ های رپ,نقد امینم,تحلیل توپاک,بررسی یاس,نقد و بررسی,تحلیل,میز نقد,نقد,تحلیلگر,تفصیر رپ,تفسیر اهنگ رپ,,

  توسط عمو مصی  |
 

بیگی کیست؟ بیوگرافی رپر نوتوریوس بی آی جی

کریستوفر جرج لیتور والاس (Christopher George Latore Wallace) که با نام‌های «بیگی» (یکی از شخصیت‌های فیلم Let’s Do It Again) بیگ پاپا و نامی که با آن به عنوان رپر “نوتوریوس بی.آی. جی” شناخته شد.

والاس در بروکلین در نیویورک بزرگ شد و اولین آلبوم خود را در سال ۱۹۹۴ با نام “Ready to Die” وارد بازار کرد که باعث شد در زمانی که هیپ هاپ ساحل غربی، رسانه‌ها را تسخیر کرده بود، نظرها به صحنهٔ هیپ هاپ نیویورک جلب شود.

سال بعد، کمک کرد گروه Junior M.A.F.I.A که از او دوستان کودکی‌اش تشکیل شده بود، به موفقیت تجاری دست یابد. والاس در هنگام ضبط آلبوم دوم خود، شدیداً درگیر رقابت بین هیپ هاپ ساحل شرقی و ساحل غربی شد.

 

در ۹ مارس ۱۹۹۷، کریستوفر والاس در لس آنجلس، به ضرب شلیک فرد ناشناسی کشته شد. از همکاری های جنجال بر انگیز او که لغو شد روح مرده با ابو بود. ترانه‌های والاس به روان بودن، داستان‌پردازی و فضای تاریکشان شناخته می‌شوند. وبسایت آل‌میوزیک او را «منجی هیپ هاپ ساحل شرقی» خواند. ام تی وی والاس را به عنوان سومین رپر در تمامی دوران معرفی کرد.

زندگینامه نوتوریوس بی آی جی | بخش اول

کریستوفر جورج لاتور والاس (21 مه 1972 - 9 مارس 1997) ، مشهور به نام صحنه معروف بدنام B.I.G. ، بیگی اسمالز ، یا به سادگی بیگی ، رپ و ترانه سرای آمریکایی بود. ریشه در صحنه رپ نیویورک و سنت های رپ گانگستری ، وی یکی از بزرگترین رپرهای تمام دوران به حساب می آید. والاس به دلیل تحویل متمایز غنایی خود مشهور شد ، و محتوای غم انگیز اشعار را جبران کرد. موسیقی او غالباً نیمه زندگینامه ای بود و از سختی و جرم و جنایت ، بلکه از هرزگی و جشن نیز حکایت می کرد.

والاس که در بروکلین ، نیویورک سیتی متولد و بزرگ شد ، با راه اندازی Bad Boy Records در سال 1993 با برچسب Sean "Puffy" Combs امضا کرد و در آن سال از طریق ویژگی های تک آهنگ های هنرمندان دیگر مورد توجه قرار گرفت. اولین آلبوم او Ready to Die (1994) با استقبال گسترده منتقدان روبرو شد و شامل آهنگ های امضای "Juicy" و "Big Poppa" بود. این آلبوم او را به چهره اصلی هیپ هاپ در ساحل شرقی تبدیل کرد و در زمانی که صحنه هیپ هاپ ساحل غربی بر موسیقی هیپ هاپ مسلط بود ، دید نیویورک را بازیابی کرد. والاس به عنوان خواننده رپ سال جوایز موسیقی Billboard Music اهدا شد. سال بعد ، او گروه محافظت شده خود Junior M.A.F.I.A. ، تیمی متشکل از خودش و دوستان دیرینه ، از جمله Lil 'Kim را به سمت موفقیت در این زمینه هدایت کرد.

در طی سال 1996 ، والاس هنگام ضبط آلبوم دوم خود ، درگیر دامن زدن به اختلافات هیپ هاپ در سواحل شرقی - ساحل غربی شد. به دنبال مرگ توپاک شکور در تیراندازی رانندگی در لاس وگاس در سپتامبر 1996 ، گمانه زنی ها در مورد درگیر شدن عناصر جنایتکار در مدار دایره بد پسر به جریان افتاد. در 9 مارس 1997 ، والاس هنگام بازدید از لس آنجلس ، در اثر تیراندازی در رانندگی به قتل رسید. مهاجم ناشناس باقی مانده است. دومین آلبوم والاس ، زندگی پس از مرگ ، یک آلبوم دوتایی ، دو هفته بعد منتشر شد. در بیلبورد 200 به رتبه یک رسید و سرانجام در ایالات متحده موفق به دریافت گواهینامه Diamond شد.

با دو آلبوم پس از مرگ دیگر ، والاس فروش بیش از 28 میلیون نسخه در ایالات متحده ، از جمله 21 میلیون آلبوم را تصدیق کرده است. رولینگ استون او را "بزرگترین رپر که تا به حال زندگی کرده است" لقب داده است و بیلبورد او را بزرگترین رپر در تمام دوران ها معرفی کرده است. مجله سورس در صد و پنجاهمین شماره خود وی را به عنوان بزرگترین خواننده رپ همه زمان ها معرفی کرد. در سال 2006 ، MTV او را در رتبه 3 لیست بزرگترین MC های خود در همه زمان ها قرار داد و او را احتمالاً "ماهرترین افراد در میکروفون" خواند. در سال 2020 به تالار مشاهیر راک اند رول وارد شد.
زندگی و حرفه
1972–1991: اوایل زندگی
والاس در 21 مه 1972 در بیمارستان سنت ماری در منطقه بروکلین در شهر نیویورک متولد شد ، تنها فرزند والدین مهاجر جامائیکا. مادر وی ، ولتا والاس ، معلم پیش دبستانی بود ، در حالی که پدرش سلوین جورج لاتور جوشکار و سیاستمدار بود. پدرش وقتی والاس دو ساله بود خانواده را ترک کرد و مادرش هنگام تربیت او دو شغل کار کرد. والاس در 226 سنت جیمز پلاس در تپه کلینتون بروکلین ، در نزدیکی مرز با بدفورد-استویوزانت بزرگ شد. والاس در مدرسه راهنمایی Queen of All Saints عالی بود و به عنوان دانشجوی انگلیسی جوایز زیادی را بدست آورد. به او لقب "بزرگ" دادند زیرا در سن 10 سالگی اضافه وزن داشت. والاس ادعا کرد که از حدود 12 سالگی شروع به خرید و فروش مواد مخدر کرده است. مادرش ، اغلب در محل کار ، اولین بار در بزرگسالی از این موضوع مطلع شد.

او از نوجوانی شروع به رپ کردن کرد ، مردم را در خیابان ها سرگرم کرد و با گروه های محلی ، برادران طلای اولد و همچنین تکنیک ها برنامه اجرا کرد. بنا به درخواست او ، والاس از دبیرستان یادبود اسقف لوفلین در فورت گرین به دبیرستان حرفه ای و آموزش فنی جورج وستینگهاوس در مرکز شهر بروکلین منتقل شد ، که رپرهای آینده DMX ، Jay-Z و Busta Rhymes نیز در آن شرکت داشتند. به گفته مادرش ، والاس هنوز دانش آموز خوبی بود اما در مدرسه جدید نگرش "الاغ هوشمند" پیدا کرد. والاس در 17 سالگی مدرسه را رها کرد و بیشتر درگیر جرم شد. در سال 1989 ، وی به اتهام اسلحه در بروکلین دستگیر و به پنج سال آزادی مشروط محکوم شد. در سال 1990 ، وی به دلیل نقض شرط مشروط بازداشت شد. یک سال بعد ، والاس به دلیل خرید و فروش کوکائین در کارولینای شمالی دستگیر شد. او نه ماه قبل از وثیقه در زندان به سر برد.
1991–1994: اوایل کار و فرزند اول
والاس پس از آزادی از زندان ، نوار نمایشی ساخت ، قاتل میکروفن ، در حالی که خود را بیگی اسمالز می خواند ، هم به شخصیت کالوین لاکهارت در فیلم Let’s Do It Again (1975) و هم به قد و قامت و چاقی خودش ، 1.9 متر متر اشاره کرد. و 300 تا 380 پوند (140–170 کیلوگرم). اگرچه گزارش شد که والاس جاه طلبی واقعی برای نوار را نداشت ، دی جی محلی Mister Cee ، از انجمن Big Daddy Kane و Juice Crew ، آن را کشف و تبلیغ کرد ، بنابراین توسط سردبیر مجله رپ The Source در سال 1992 شنیده شد.

در ماه مارس ، ستون منبع "تبلیغ بدون امضا" ، اختصاص داده شده به پخش رپرهای امیدوار ، والاس را نشان می داد. او سپس توجه را به سمت ضبط چرخاند. با شنیدن نوار نمایشی ، شان "پافی" کمبز که هنوز در بخش A&R شرکت Uptown Records بود ، قرار ملاقات با والاس را ترتیب داد.

با زندگی هنرمند مورد علاقت آشنایی پیدا کن!..

جمعه 3 دی 1400برچسب:نوتوریوس بی آی جی,بیگی,بیگی رپر,نتریوس بی آی جی,بیگی رپر,نوتوریوس بیگی,بیوگرافی بیگی,بیگی رپر,بیگی و توپاک,توپاک و بیگی,بیوگرافی بیگی,بیگی بیوگرافی,بیوگرافی رپرها,رپ,رپ امریکایی,اولد اسکول,,

  توسط عمو مصی  |
 

بیگی کیست؟ بیوگرافی رپر نوتوریوس بی آی جی

کریستوفر جرج لیتور والاس (Christopher George Latore Wallace) که با نام‌های «بیگی» (یکی از شخصیت‌های فیلم Let’s Do It Again) بیگ پاپا و نامی که با آن به عنوان رپر “نوتوریوس بی.آی. جی” شناخته شد.

والاس در بروکلین در نیویورک بزرگ شد و اولین آلبوم خود را در سال ۱۹۹۴ با نام “Ready to Die” وارد بازار کرد که باعث شد در زمانی که هیپ هاپ ساحل غربی، رسانه‌ها را تسخیر کرده بود، نظرها به صحنهٔ هیپ هاپ نیویورک جلب شود.

سال بعد، کمک کرد گروه Junior M.A.F.I.A که از او دوستان کودکی‌اش تشکیل شده بود، به موفقیت تجاری دست یابد. والاس در هنگام ضبط آلبوم دوم خود، شدیداً درگیر رقابت بین هیپ هاپ ساحل شرقی و ساحل غربی شد.

 

در ۹ مارس ۱۹۹۷، کریستوفر والاس در لس آنجلس، به ضرب شلیک فرد ناشناسی کشته شد. از همکاری های جنجال بر انگیز او که لغو شد روح مرده با ابو بود. ترانه‌های والاس به روان بودن، داستان‌پردازی و فضای تاریکشان شناخته می‌شوند. وبسایت آل‌میوزیک او را «منجی هیپ هاپ ساحل شرقی» خواند. ام تی وی والاس را به عنوان سومین رپر در تمامی دوران معرفی کرد.

زندگینامه نوتوریوس بی آی جی | بخش اول

کریستوفر جورج لاتور والاس (21 مه 1972 - 9 مارس 1997) ، مشهور به نام صحنه معروف بدنام B.I.G. ، بیگی اسمالز ، یا به سادگی بیگی ، رپ و ترانه سرای آمریکایی بود. ریشه در صحنه رپ نیویورک و سنت های رپ گانگستری ، وی یکی از بزرگترین رپرهای تمام دوران به حساب می آید. والاس به دلیل تحویل متمایز غنایی خود مشهور شد ، و محتوای غم انگیز اشعار را جبران کرد. موسیقی او غالباً نیمه زندگینامه ای بود و از سختی و جرم و جنایت ، بلکه از هرزگی و جشن نیز حکایت می کرد.

والاس که در بروکلین ، نیویورک سیتی متولد و بزرگ شد ، با راه اندازی Bad Boy Records در سال 1993 با برچسب Sean "Puffy" Combs امضا کرد و در آن سال از طریق ویژگی های تک آهنگ های هنرمندان دیگر مورد توجه قرار گرفت. اولین آلبوم او Ready to Die (1994) با استقبال گسترده منتقدان روبرو شد و شامل آهنگ های امضای "Juicy" و "Big Poppa" بود. این آلبوم او را به چهره اصلی هیپ هاپ در ساحل شرقی تبدیل کرد و در زمانی که صحنه هیپ هاپ ساحل غربی بر موسیقی هیپ هاپ مسلط بود ، دید نیویورک را بازیابی کرد. والاس به عنوان خواننده رپ سال جوایز موسیقی Billboard Music اهدا شد. سال بعد ، او گروه محافظت شده خود Junior M.A.F.I.A. ، تیمی متشکل از خودش و دوستان دیرینه ، از جمله Lil 'Kim را به سمت موفقیت در این زمینه هدایت کرد.

در طی سال 1996 ، والاس هنگام ضبط آلبوم دوم خود ، درگیر دامن زدن به اختلافات هیپ هاپ در سواحل شرقی - ساحل غربی شد. به دنبال مرگ توپاک شکور در تیراندازی رانندگی در لاس وگاس در سپتامبر 1996 ، گمانه زنی ها در مورد درگیر شدن عناصر جنایتکار در مدار دایره بد پسر به جریان افتاد. در 9 مارس 1997 ، والاس هنگام بازدید از لس آنجلس ، در اثر تیراندازی در رانندگی به قتل رسید. مهاجم ناشناس باقی مانده است. دومین آلبوم والاس ، زندگی پس از مرگ ، یک آلبوم دوتایی ، دو هفته بعد منتشر شد. در بیلبورد 200 به رتبه یک رسید و سرانجام در ایالات متحده موفق به دریافت گواهینامه Diamond شد.

با دو آلبوم پس از مرگ دیگر ، والاس فروش بیش از 28 میلیون نسخه در ایالات متحده ، از جمله 21 میلیون آلبوم را تصدیق کرده است. رولینگ استون او را "بزرگترین رپر که تا به حال زندگی کرده است" لقب داده است و بیلبورد او را بزرگترین رپر در تمام دوران ها معرفی کرده است. مجله سورس در صد و پنجاهمین شماره خود وی را به عنوان بزرگترین خواننده رپ همه زمان ها معرفی کرد. در سال 2006 ، MTV او را در رتبه 3 لیست بزرگترین MC های خود در همه زمان ها قرار داد و او را احتمالاً "ماهرترین افراد در میکروفون" خواند. در سال 2020 به تالار مشاهیر راک اند رول وارد شد.
زندگی و حرفه
1972–1991: اوایل زندگی
والاس در 21 مه 1972 در بیمارستان سنت ماری در منطقه بروکلین در شهر نیویورک متولد شد ، تنها فرزند والدین مهاجر جامائیکا. مادر وی ، ولتا والاس ، معلم پیش دبستانی بود ، در حالی که پدرش سلوین جورج لاتور جوشکار و سیاستمدار بود. پدرش وقتی والاس دو ساله بود خانواده را ترک کرد و مادرش هنگام تربیت او دو شغل کار کرد. والاس در 226 سنت جیمز پلاس در تپه کلینتون بروکلین ، در نزدیکی مرز با بدفورد-استویوزانت بزرگ شد. والاس در مدرسه راهنمایی Queen of All Saints عالی بود و به عنوان دانشجوی انگلیسی جوایز زیادی را بدست آورد. به او لقب "بزرگ" دادند زیرا در سن 10 سالگی اضافه وزن داشت. والاس ادعا کرد که از حدود 12 سالگی شروع به خرید و فروش مواد مخدر کرده است. مادرش ، اغلب در محل کار ، اولین بار در بزرگسالی از این موضوع مطلع شد.

او از نوجوانی شروع به رپ کردن کرد ، مردم را در خیابان ها سرگرم کرد و با گروه های محلی ، برادران طلای اولد و همچنین تکنیک ها برنامه اجرا کرد. بنا به درخواست او ، والاس از دبیرستان یادبود اسقف لوفلین در فورت گرین به دبیرستان حرفه ای و آموزش فنی جورج وستینگهاوس در مرکز شهر بروکلین منتقل شد ، که رپرهای آینده DMX ، Jay-Z و Busta Rhymes نیز در آن شرکت داشتند. به گفته مادرش ، والاس هنوز دانش آموز خوبی بود اما در مدرسه جدید نگرش "الاغ هوشمند" پیدا کرد. والاس در 17 سالگی مدرسه را رها کرد و بیشتر درگیر جرم شد. در سال 1989 ، وی به اتهام اسلحه در بروکلین دستگیر و به پنج سال آزادی مشروط محکوم شد. در سال 1990 ، وی به دلیل نقض شرط مشروط بازداشت شد. یک سال بعد ، والاس به دلیل خرید و فروش کوکائین در کارولینای شمالی دستگیر شد. او نه ماه قبل از وثیقه در زندان به سر برد.
1991–1994: اوایل کار و فرزند اول
والاس پس از آزادی از زندان ، نوار نمایشی ساخت ، قاتل میکروفن ، در حالی که خود را بیگی اسمالز می خواند ، هم به شخصیت کالوین لاکهارت در فیلم Let’s Do It Again (1975) و هم به قد و قامت و چاقی خودش ، 1.9 متر متر اشاره کرد. و 300 تا 380 پوند (140–170 کیلوگرم). اگرچه گزارش شد که والاس جاه طلبی واقعی برای نوار را نداشت ، دی جی محلی Mister Cee ، از انجمن Big Daddy Kane و Juice Crew ، آن را کشف و تبلیغ کرد ، بنابراین توسط سردبیر مجله رپ The Source در سال 1992 شنیده شد.

در ماه مارس ، ستون منبع "تبلیغ بدون امضا" ، اختصاص داده شده به پخش رپرهای امیدوار ، والاس را نشان می داد. او سپس توجه را به سمت ضبط چرخاند. با شنیدن نوار نمایشی ، شان "پافی" کمبز که هنوز در بخش A&R شرکت Uptown Records بود ، قرار ملاقات با والاس را ترتیب داد.

با زندگی هنرمند مورد علاقت آشنایی پیدا کن!..

جمعه 3 دی 1400برچسب:نوتوریوس بی آی جی,بیگی,بیگی رپر,نتریوس بی آی جی,بیگی رپر,نوتوریوس بیگی,بیوگرافی بیگی,بیگی رپر,بیگی و توپاک,توپاک و بیگی,بیوگرافی بیگی,بیگی بیوگرافی,بیوگرافی رپرها,رپ,رپ امریکایی,اولد اسکول,,

  توسط عمو مصی  |
 

بیوگرافی کرت کوبین رهبر گروه نیروانا | kurt cobain nirvana iran

بیوگرافی و ناگفته هایی از زندگی کرت کوبین

گاهی اوقات ستاره‌های پرفروغی در دنیای موسیقی طلوع می‌کنند و به‌رغم اینکه سن و سال کمی دارند، نام و آوازه‌شان به سرعت جاودان می‌شود، بعضی مواقع نیز از بخت بد روزگار این ستاره‌های پرفروغ در جوانی غروب می‌کنند و مرگ زود هنگام‌شان هواداران را در غم و اندوه فرو می‌برد.

برای نمونه می‌توان به کرت کوبین (Kurt Donald Cobain)، اشاره کرد که در ۲۷ سالگی و در اوج شهرت از دنیا رفت و آثارش برای همیشه ماندگار شد. کرت کوبین زاده سال ۱۹۶۷ میلادی است و راه‌اندازی گروه نیروانا باعث شهرت و محبوبیت جهانی او شد. این خواننده جوان که بسیاری از کارشناسان او را «صدای نسل‌اش» می‌دانند در سال ۱۹۸۵ گروه نیروانا را به همراه کریست ناواسلیک، (KrisIn Utero t Novoselic) بیان‌گذاری می‌کند. اولین آلبوم این گروه در سال ۱۹۸۹ منتشر شد و انتشار آلبوم دوم گروه نیروانا در سال ۱۹۹۱ این گروه را به گروهی بین‌المللی تبدیل کرد و نام کرت کوبین در دل هواداران جاودان شد.


کرت کوبین Kurt Donald Cobain

کوبین در سال ۱۹۹۲ با کورتنی لاو (Courtney Love)، خواننده گروه راک «هول» (Hole)، ازدواج کرد. گروه نیروانا راه صد ساله را در یک شب طی کرد و سال به سال محبوبیت این گروه بیشتر میشد، اما کرت کوبین علاقه‌زیادی به شهرت نداشت و نمی‌خواست رسانه‌ها از زندگی شخصی او سر در بیاورند. این موارد و همچنین مشکلات زندگی زناشویی باعث شد تا کوبین در سال‌های پایانی عمر کوتاه خود مواد مخدر مصرف کند و دچار افسردگی شدید شود. به همین دلیل نیز کرت کوبین در سال ۱۹۹۳ سومین و آخرین آلبوم گروه نیروانا را با نام «در رحِِم» (In Utero) منتشر کند. این آلبوم نمادی از شرایط روحی کرت کوبین بود و ترانه‌های اعتراض‌آمیزی را در آخرین آلبوم گروه نیروانا شاهد بودیم.

در نهایت کوبین شرایط موجود را تحمل نکرد و در تاریخ هشتم آوریل سال ۱۹۹۴ جنازه او در خانه‌اش پیدا شد. در کنار او یک اسلحه نیز مشاهده میشد و پلیس مدعی شد که کرت کوبین خودکشی کرده است.

مرگ کرت کوبین بازتاب وسیعی در رسانه‌ها داشت و شبکه معروف ام. تی. وی به‌ناگاه پخش برنامه‌های معمولی‌اش را قطع کرد و با نمایش تصویری از کوبین به این هنرمند پرطرفدار ادای احترام کرد. کوبین به اندازه‌ای در میان جوان‌های سرتاسر دنیا محبوب بود که جوانانی از آمریکا، ژاپن و استرالیا در پی خودکشی خواننده موردعلاقه‌شان، دست به خودکشی زدند.

محبوبیت کرت کوبین به اندازه‌ای است که حتی پس از گذشت دو دهه از مرگ او، هنوز هم در دل هواداران جا دارد، از طرف دیگر کرت کوبین زندگی بسیار پرحاشیه‌ای نیز داشت و گذشت ایام باعث شده تا جوانب دیگری از زندگی این خواننده پرطرفدار برملا شود، به همین دلیل در ادامه برای شما ناگفته‌هایی از زندگی کرت کوبین را خواهیم گفت که پس از مرگش برملا شدند.

کرت کوبین از یک طرف از شهرت خوشش می‌آمد و از طرف دیگر از معروف بودن متنفر بود

برای شما گفتیم که کرت کوبین میانه خوبی با شهرت نداشت، اما انتشار آلبوم «مهم نیست»، (Never Mind)، در سال ۱۹۹۱ او را به شهرتی جهانی رساند. انصافاً هم باید اعتراف کرد در عرض یک شب معروف شدن خیلی هم جذاب به نظر نمی‌رسد و مدت زمانی طول می‌کشد تا یک هنرمند به شهرت و محبوبیتی که به دست آورده عادت کند.


کرت کوبین نابغه ی ناشناخته

کرت شخصیتی خجالتی داشت و به همین دلیل نیز تمایلی به حضور در مصاحبه‌های رادیویی و تلویزیونی نداشت، از طرف دیگر اجرای زنده نیز تسلط خاصی می‌خواهد و کرت که از ۲۰ سالگی به بعد افسرده شده بود به‌خوبی نمی‌توانست با این موارد کنار بیاید. در این بین طرفداران دائماً خواستار کنسرت‌های زنده از جانب گروه نیروانا بودند، رسانه‌های خبری نیز دست از سر کرت برنمی‌داشتند.

سکه زندگی کرت کوبین روی دیگری نیز داشت و این خواننده خجالتی، واقعاً عاشق کارش بود و به گفته همسرش می‌خواست به بهترین خواننده دنیا تبدیل شود. این موارد باعث شد تا کرت در نهایت با زندگی جدید و شهرتی که به‌دست آورده بود کنار بیاید و همان‌گونه که در جریان هستید اجرا‌های زنده زیادی را برگزار کرد و سعی کرد تا جایی که می‌تواند با رسانه‌ها کنار بیاید.

درگیری‌های میان کرت کوبین و اکسل رز

اکسل رز که او را به‌عنوان خواننده ثابت گروه «گانز ان روزز» (Guns And Roses)، می‌شناسیم، در دوران جوانی یکی از طرفداران پر و پا قرص گروه نیروانا بود. ماجرای کرت کوبین و اکسل رز به انتشار آلبوم «مهم نیست» در سال ۱۹۹۱ باز می‌گردد، این آلبوم موسیقی آلترناتیو راک را وارد دوره جدیدی کرد و موفقیت‌های گروه نیروانا باعث شد کرت کوبین شمشیرش را برای گروه گانز ان روزز و اکسل رز از رو ببندد و در مصاحبه‌ها ترانه‌های گانز ان روزز را زیر سؤال ببرد. کرت کوبین در مصاحبه‌هایی که با نشریات داشت تلاش می‌کرد دستاورد‌های گانز ان روزز را ناچیز قلمداد کند و مدعی بود تا جایی که می‌تواند میخواهد گروه نیروانا دنباله رو آثار گانز ان روزز نباشد.


اکسل رز

اما اکسل رز به‌رغم برخورد‌های نامناسب کرت کوبین به تعامل و همکاری با او و گروه نیروانا اصرار داشت، اکسل برای اینکه رفاقتش به کرت کوبین را ثابت کند در سال ۱۹۹۲ کرت را به یک تور موسیقی دعوت کرد. کرت در این تور حضور پیدا نکرد و رفته‌رفته میانه کرت کوبین و اکسل رز شکرآب شد. در نهایت نیز اکسل که ابتدا یکی از طرفداران کرت کوبین بود، شروع به انتقاد از این گروه کرد و کرت و همسرش را معتاد‌هایی دانست که به جای حضور در صحنه موسیقی، عمر خود را باید پشت میله‌های زندان سپری کنند.

اوضاع میان اکسل رز و کرت کوبین روز به روز تیره‌تر می‌شد و در مراسم جایزه موسیقی ام. تی. وی نیز که اکسل و کرت در آن حضور داشتند، درگیری لفظی میان این دو خواننده در گرفت. مدتی بعد نیز کرت کوبین به نشریات گفت که اکسل رز و گروه گانز ان روزز، چیزی از ترانه‌سرایی و موسیقی نمی‌دانند و اکسل رز را به نژاد‌پرستی متهم کرد. در این بین داف مک‌کاگان (Duff McKagan)، یکی از نوازنده‌های گانز ان روزز، برنامه‌ای برای آشتی کرت و اکسل در نظر داشت تا ترتیب دهد، اما عمر کرت به دنیا نبود و با مرگش، کینه میان اکسل رز و کرت کوبین به نفرتی ابدی تبدیل شد.

کرت کوبین پس از یکی از کنسرت‌های معروف‌اش اُوردوز کرد

همان‌گونه که برای شما گفتیم هواداران دائم درخواست می‌کردند تا گروه نیروانا اجرای زنده داشته باشد، به همین دلیل نیز این گروه در «پخش زنده شنبه‌شب»، (Saturday Night Live)، اجرای بسیار عالی انجام داد. این ماجرا مربوط به سال ۱۹۹۲ است و گروه نیروانا ترانه معروف «Smells like tenn Spirit»، را اجرا کرد. اعضای گروه برنامه بسیار عالی اجرا کردند و پس از پایان موسیقی به رسم گروه‌های موسیقی راک، ساز‌های خودشان را به در و دیوار کوبیدند و حسابی شلوغ‌کاری کردند.


کنسرت کرت کوبین Kurt Donald Cobain

این اجرا به اندازه‌ای در میان علاقه‌مندان موسیقی محبوب شد که گروه نیروانا توانست مایکل جکسون افسانه‌ای را نیز از صدر جدول آهنگ‌های پرفروش به پایین بکشد. اعضای گروه پس از این اجرای موفق، مهمانی گرفتند و حسابی خوش‌گذرانی کردند، اما کرت کوبین به اتاق خودش در هتل رفت و تا می‌توانست هروئین مصرف کرد. این کار باعث اوردوز کرت شد و همسرش بدن نیمه‌جان او را صبح روز بعد پیدا کرد و کرت کوبین را از مرگ حتمی نجات داد. خوشبختانه این حادثه خاطره تلخی در ذهن کرت کوبین باقی نگذاشت و سال بعد نیز گروه نیروانا اجرای خوب و چشمگیری را در برنامه «پخش زنده شنبه‌شب»، انجام داد.

خودکشی در خانواده کوبین سابقه‌دار بود

کرت کوبین در ایالت واشینگتن آمریکا به‌دنیا آمده و این ایالت به‌لحاظ آمار خودکشی، دوبرابر بیشتر از سایر قسمت‌های آمریکا قرار دارد. از طرف دیگر مصرف مواد مخدر و بیکاری نیز در واشینگتن نسبت به دیگر قسمت‌های آمریکا بیشتر است و بدون شک این موارد زمینه‌های گرایش کرت کوبین به خودکشی را مهیا کرده بود. از طرف دیگر خودکشی در خانواده کوبین امری عجیب و غریب نبود و بعضی دیگر از اعضای خانواده او نیز خودکشی کرده بودند.


زندگی کرت کوبین Kurt Donald Cobain

برای شما گفتیم کرت به رغم سن و سال کمی که داشت به یکی از محبوب‌ترین خواننده‌های دنیا تبدیل شد و زندگی او از جانب رسانه‌ها زیر ذره‌بین قرار گرفت. این قضیه فشار‌های زیادی به او وارد کرد، از طرف دیگر کرت زندگی نابسامانی داشت و خودکشی چندین نفر از اعضای خانواده او از وضعیت وخیم رفتار‌های اجتماعی و سطح زندگی خانوادگی کرت حکایت می‌کرد. جالب اینجاست که کرت کوبین اصراری نداشت تا راز‌های زندگی خانوادگی‌اش را دید هواداران مخفی بماند.

عموی کرت در سال ۱۹۷۹ با شلیک گلوله به شکم‌اش جان خودش را گرفت و پنج سال بعد نیز یکی دیگر از عموهایش خودکشی کرد. این موارد را نمی‌توان دست‌کم گرفت و چه بسا حضور در چنین وضعیتی، در نهایت کرت کوبین را به خودکشی سوق داده بود.

کرت کوبین علاقه زیادی به ویلیام اس. باروز داشت

ویلیام اس باروز یکی از چهره‌های شناخته‌شده در فرهنگ آمریکا است و کرت کوبین علاقه زیادی به این داستان‌نویسان و منتقد اجتماعی داشت. نکته‌ای که گفتیم را در نظر داشته باشید تا به سلیقه خاص کرت کوبین در موزیک ویدئو‌های گروه نیروانا اشاره کنیم. برای آشنا شدن با سلیقه خاص او کافی است به طراحی جلد آلبوم «در رحم»، که در سال ۱۹۹۳ منتشر شد اشاره کنیم. این آلبوم ترانه‌های انتقادی داشت و تعریف و تمجید‌های زیادی را نیز دریافت کرد.

پس از موفقیت ترانه‌های آلبوم «در رحم»، نوبت به انتشار موزیک ویدئو‌های این آلبوم فرا رسید، شوربختانه عمر کوبین به دنیا نبود تا بتواند برای تمامی آهنگ‌های این آلبوم، موزیک ویدئو آماده کند و تنها توانست برای آهنگ «جعبه‌ای با شکل قلب» (Heart Shaped Box)، موزیک ویدئو درست کند.

بیوگرافی و ناگفته هایی از زندگی کرت کوبین
ویلیام اس باروز

کرت کوبین برنامه‌های متفاوتی برای این موزیک ویدئو در نظر داشت و می‌خواست دختری در لباس «کو کلاکس کلان»، (Ku Klux Klan)، زمینی پر از توله‌سگ‌های کوچک و پیرمردی با ظاهر حضرت مسیح را در این موزیک ویدئو استفاده کند. در این بین از آنجایی که کرت کوبین علاقه زیادی به ویلیام اس باروز داشت، می‌خواست نقش حضرت مسیح را در این موزیک ویدئو به ویلیام اس باروز بسپارد.

کرت کوبین قبل از این موزیک ویدئو موفق نشده بود ویلیام اس باروز را از نزدیک بببیند، اما این دو احترام زیادی نسبت به هم قائل بودند و کرت کوبین مطمئن بود که ویلیام اس باروز در موزیک ویدئوی درخواستی گروه نیروانا حضور پیدا خواهد کرد. اما به دلایل نامعلومی ویلیام اس بارزو از حضور در این موزیک ویدئو سر باز زد و مدعی بود کرت کوبین مشکلاتی دارد، در نهایت نیز مدتی بعد در پاییز سال ۱۹۹۳ کرت کوبین را به خانه‌اش در کانزاس دعوت کرد و این دو چهره سرشناس از نزدیک با هم به گپ و گفتگو پرداختند.

ناراحتی معده، مقدمات اعتیاد کرت کوبین به هروئین را زمینه‌سازی کرد

همان‌گونه که برای شما گفتیم کرت اصراری به پنهان کاری نداشت و اهل دروغ و مخفی کاری نیز نبود و به‌رغم اینکه بسیاری از مردم تمایل دارند مشکلات و اشتباهاتشان را به گردن دیگران بیاندازند، کرت کوبین تمامی اشتباهات زندگی‌ا‌ش را شخصاً بر عهده می‌گرفت. به همین دلیل او در خصوص اعتیادش نیز مدعی بود ربطی به افسردگی‌اش ندارد و سلبریتی شدن و در دسترس بودن پول و دسترسی به مواد مخدر باکیفیت، هیچ ربطی به اعتیادش نداشت و ناراحتی معده او که ظاهراً یک بیماری مزمن بود و سال‌ها کرت کوبین با آن دست و پنجه نرم می‌کرد دلیل اصلی اعتیاد او به هروئین بود.

پزشکان در آن زمان به دلیل اصلی ناراحتی معده کرت کوبین پی نبردند و بعضی‌ها مدعی شدند که او سندرم روده تحریک‌پذیر (irritable bowel syndrome) دارد، بعضی دیگر از پزشکان نیز بر این باور بودند که به بیماری سلیاک (celiac disease) مبتلا است. در هر صورت علم پزشکی چند دهه پیش قادر به درمان کامل بیماری کرت کوبین نبود و در زمان مرگ نزدیک به ۶ سال متوالی بود که کوبین از درد شدید معده رنج می‌برد.

این بیماری در کنار درد، حال تهوع شدید را نیز برای کرت کوبین بیچاره به‌دنبال داشت و کوبین برای رها شدن از درد در دهه ۸۰ میلادی به هروئین پناه برد و همان‌گونه که انتظار می‌رفت معتاد شد. او پس از آشنایی با کورتنی لاو به او دل باخت و با وی ازدواج کرد، کورتنی نیز خواننده‌ای معروف بود و از بخت بد کرت، کورنتی هم معتاد بود. این قضیه تشدید اعتیاد کرت را به دنبال داشت و کوبین تا آخر عمر کوتاهش نتوانست اعتیاد را ترک کند.

روایت‌های مختلفی از زندگی کرت کوبین نقل شده است

باز اُوبرن (Buzz Osborne)، گیتاریست و خواننده معروف آمریکایی یکی از نزدیک‌ترین دوستان کرت کوبین به‌حساب می‌آید و این دو هنرمند در دوران مدرسه نیز با یکدیگر همکلاسی بودند. این موارد باعث شد تا اطلاعات دقیق و مهمی از زندگی کرت کوبین در دست باشد.

در این بین شهرت بیش از حد کرت کوبین باعث شد تا مستند‌ها و گزارش‌های مختلفی از سبک زندگی وی منتشر شود، حتی خود کرت کوبین نیز زمانی که زنده بود، داستان‌های زیادی از زندگی‌اش را با رسانه‌ها درمیان می‌گذاشت. در این زمینه می‌توان به فیلم مستند Montage of Heck اشاره کرد. در این فیلم کرت کوبین چیز‌های عجیب و غریبی از زندگی‌اش می‌گوید و مدعی می‌شود که می‌خواسته با یک دختر معلول رابطه برقرار کند، در قسمتی از این فیلم نیز کرت کوبین از برنامه‌اش برای خودکشی در زیر قطار می‌گوید.

بیوگرافی و ناگفته هایی از زندگی کرت کوبین
بیوگرافی کرت کوبین Kurt Donald Cobain

اما جالب اینجاست به رغم اینکه بیشتر از این ادعا‌ها از جانب شخص کرت کوبین مطرح شده است، اما باز اوبرن که برای شما گفتیم یکی از نزدیک‌ترین دوست‌های کرت بود، این موارد را تأیید نمی‌شود. باز اوبرن مدعی است کرت کوبین علاقه زیادی به جلب توجه داشت و به همین دلیل نیز داستان‌های زیادی را برای جلب نظر هواداران و رسانه‌ها از خودش سر هم می‌کرد.

یکی دیگر از داستان‌هایی که کرت کوبین در خصوص زندگی‌اش مطرح می‌کرد به بی‌خانمانی او اشاره دارد و این خواننده مدعی بود مدتی از زندگی‌اش را بی‌خانمان بوده و شب‌ها زیر پل می‌خوابیده است. کوبین در زمان حیات گفته بود که ترانه «چیزی در راه» (Something in the way)، را با الهام از دوران بی‌خانمانی‌اش سروده بود. اما از قرار معلوم واقعیت چیز دیگری است و کرت کوبین مدت بسیار کوتاهی بی‌خانمان بود، اما در خانه دوستش زندگی می‌کرد و در نهایت نیز خانه‌ای برای خودش دست و پا کرد و هرگز شبی در زیر پل نخوابید. این قضیه را خواهر کرت کوبین و کریست ناواسلیک (Krist Novoselic)، یکی از اعضای گروه نیروانا نیز تأیید می‌کنند.

مایکل استایپ تلاش زیادی برای نجات کوبین کرد

گفته می‌شود کرت کوبین در روز‌های پایانی عمرش دائم به ترانه‌های مایکل استایپ از گروه آر. ای. ام گوش می‌داد. او حتی زمان خودکشی نیز یکی از ترانه‌های این گروه را پخش کرده بود تا با این ترانه خودکشی کند. کرت، مایکل استایپ را ستایش می‌کرد و می‌خواست ترانه‌های چهارمین آلبوم گروه نیروانا را به سبک و سیاق آهنگ‌های گروه آر. ای. ام بسازد.

مهر و علاقه کرت کوبین به مایکل استایپ یک‌طرفه نبود و مایک نیز توجه ویژه‌ای به کوبین نشان می‌داد و سعی می‌کرد تا وضعیت روحی این خواننده محبوب را به ثبات برساند و جلوی خودکشی‌اش را بگیرد. استایپ به لحاظ کاری نیز تمایل زیادی به همکاری با کرت کوبین داشت و در چند ماه آخر زندگی کوبین تلاش‌های زیادی انجام داد تا یک ترانه را با یکدیگر هم‌سرایی کنند. استایپ برای ملاقات با کرت کوبین، برای او بلیت هواپیما خریداری می‌کند و یک راننده شخصی نزد او می‌فرستد تا کوبین را به فرودگاه برساند.

کرت هم که حال و روز خوبی نداشت بلیت هواپیما را می‌گیرد و از دیوار آویزان می‌کند، راننده بیچاره نزدیک به ۱۰ ساعت بیرون منزل کرت منتظر می‌ماند و در نهایت بدون اینکه بتواند کرت را سوار کند، منزل او را ترک می‌گوید.

این موارد باعث شد تا هواداران پس از مرگ کرت، حسرت عدم همکاری او با مایکل استایپ را بخورند، از طرف دیگر مایکل استایپ نیز مدعی شد تمام تلاش خودش را برای نجات کرت انجام داد و دیگر کاری از دستش بر نمی‌آمد.

آخرین اجرای معروف گروه نیروانا نزدیک بود لغو شود

شانزدهم دسامبر سال ۱۹۹۳، تاریخ مهمی برای هواداران گروه نیروانا است چرا که این تاریخ به‌عنوان آخرین اجرای کرت کوبین به‌حساب می‌آید. او به همراه دیگر اعضای گروه نیروانا در برنامه آن‌پلاگ (Unplug)، برای شبکه ام. تی. وی به اجرای موسیقی پرداختند. این اجرا که در‌واقع نقش آواز قوی گروه نیروانا را داشت و هواداران هرگز این اجرا را فراموش نمی‌کنند.

در این بین جالب است بدانید که آخرین اجرای معروف گروه نیروانا تا لحظات آخر احتمال داشت برگزار نشود. در آن زمان کرت کوبین اعتیاد شدیدی داشت و رابطه اعضای گروه نیز حسابی آشفته و شکننده بود. مدیران شبکه ام. تی. وی نیز دل خوشی از گروه نیروانا نداشتند چرا که این گروه آهنگ‌های مد نظر آن‌ها را در این برنامه اجرا نمی‌کرد. کرت به‌جای اجرای ترانه‌های معروف گروه نیروانا، چند آهنگ ناشناس را می‌خواست اجرا کند و برای اجرا نیز به جای کمک گرفتن از اعضای اصلی گروه، از دو نوازنده دیگر گروه‌ها کمک گرفت.

بیوگرافی و ناگفته هایی از زندگی کرت کوبین
کرت کوبین Kurt Donald Cobain

قضیه به اندازه‌ای بالا گرفت که درست یک روز قبل از پخش برنامه، کرت کوبین اعلام کرد گروه نیروانا اجرایی در ام. تی. وی نخواهد داشت. هنوز چند ساعتی از این ادعا نگذشته بود که کرت کوبین از حرفش پشیمان شد و دوباره اعلام کرد که نیروانا اجرا خواهد داشت. در این بین اوضاع پیچیده‌تر شد و صبح روز اجرا، حال کرت حسابی وخیم شد و چند ساعت قبل از اینکه جلوی دوربین حاضر شود مقدار زیادی خون بالا آورد. او که اعصابش حسابی به هم ریخته بود از دیگر اعضای گروه خواهش کرد تا جلوتر از او در مقابل دوربین قرار بگیرند. خوشبختانه کرت کوبین توانست آخرین آواز قوی گروه نیروانا را به بهترین نحو اجرا کند و خاطره‌ای فراموش نشدنی از خودش و این گروه در قلب هواداران باقی بگذارد.

همان‌گونه که به شما وعده دادیم هر آنچه از کرت کوبین می‌دانیم با شما در میان گذاشتیم. در پایان پیشنهاد می‌کنیم اگر شما هم از طرفداران گروه نیروانا هستید و اطلاعات جالبی از خواننده افسانه‌ای این گروه دارید، در قسمت نظرات این اطلاعات جالب را با ما و سایر خواننده‌ها به اشتراک بگذارید.

 

 

گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع: زندگی ایده آل

جمعه 3 دی 1400برچسب:نیروانا,کرت کوبین,نقد موسیقی,نقد آلبوم راک,نقد نیروانا,نیروانا گروه,گروه نیروانا,نیروانا راک,موسیقی راک,کرت کوبین خواننده,کوبین,کرت,راک,راکر,آهنگ راک,راک خارجی,آهنگ خارجی,آهنگ باکلاس,بیوگرافی,بیوگرافی نیروانا,بیوگرافی کرت کوبین,کرت کوبین کیست,نیروانا کیست,نیروانا چیست,nirvana iran,iran nirvana,nirvana farsi,in iran rock,

  توسط عمو مصی  |
 

 



نقد و بررسی آهنگ های رپ


 

 

 کاردو و مایا قربانی نوه گوگوش
 کاردو خطاب به 021g : بهت میگیم گندم شهروز آبادی چون به شهرستانی ها توهین کردی
 درگیری 021g و کاردو - اسمت بعد این گندم شهروز آبادی
 رضا پیشرو ما داریم زحمت میکشیم
 دانلود فری استایل کاردو رپ اعتراضی 1401
 معنی لقب رپر های نسل 4
 لیست رپرهای نسل 4 (اصلی)
 معنی اسم کاردو چیست ؟ (اصلی) اسم پسرانه کوردی ایرانی
 نقد آلبوم تریلر مایکل جکسون پرفروش‌ترین آلبوم تاریخ Thriller
 نقد آلبوم Xscape مایکل جکسون
 نقد آهنگ بشمار تتلو
 اسکی های امینم از رپر های ایرانی
 گوگوش و نوه اش مایا قربانی (دوست دختر کاردو رپر)
 معرفی نسل 4 و 3 و 2 1 رپ فارسی
 نیکی نصیریان | Niki Nasirian
 عکس چهره کاردو در کودکی ... kaardo chilhood
 دانلود تمام آهنگ های 021g | فول آلبوم 021جی
 021 جی مادر رپ فارسی 021G رپر دیریل
 021 جی کیست؟ بیوگرافی 021G مادر دیریل
 نقد و تحلیل آهنگ حصین به مولا (Ho3ein Be Mola)

 

اسفند 1402
مهر 1402
شهريور 1402
آبان 1401
شهريور 1401
تير 1401
خرداد 1401
فروردين 1401
اسفند 1400
بهمن 1400
دی 1400
آذر 1400
آبان 1400
مهر 1400
شهريور 1400
مرداد 1400
تير 1400
خرداد 1400
ارديبهشت 1400
فروردين 1400
اسفند 1399
مهر 1399

 

عمو مصی

 


تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان میز نقد و آدرس mizenaghd.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





 

حمل خرده بار از چین
حمل و سفارش از چین به ایران
فروش جلو پنجره لیفان
الوقلیون

 

RSS 2.0

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 26
بازدید دیروز : 140
بازدید هفته : 433
بازدید ماه : 412
بازدید کل : 29030
تعداد مطالب : 99
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1